خلاصة:
درمطالعات امنیت ملی آن چه بیش از همه برای
محققان جالب توجه بوده استء وجود تفاوت
وحتی تناقض درتعریف امتیت ملی است. برخی
پژوهشگران بر بقای فیریکی و بعد نظامی
امنیت ملی تاکید ورزیده و برخی دیگر فراتر از
آن, به موقعیت سیاسی و رفاه اقنصادی توجه
کردهاند. البته بعضی نیز منافم خارجی و
ارزشهای ایدئولوژیکی را در تعاریف خود
گنجانده آند. یکی از دلایل این اختلاف نظرها و
تفاوتها, نسبی و انتزاعی بودن پدیدة امنیت
ملی است که تقریبا مشکل عمومی تحقیقات
علوم اجتماعی و سیاسی به شمار می رود. دلیل
مهمتر, تعدد دیدگاه ها و مکاتب مختلفی است
که هریک از منظر خحاصی به علت تعارضات و
ناامنی های بشری نظر افکندهاند؛ برای مثال,
کلیگرا مانند آرمان گرایی:
واقع نهادگرایی. رفتار گرایی و
وجود تعارضات بین المللی مطرح و راه حل های
متفاوتی رابرای امنیت ملی ارائه نموده اند.مفاهیم بنیانی امنیت ملی در اواخر قرن
بیستم دچار دگرگونی شد. هم چنین متغیرهای
امنیت ملی و اولویتبندی آنها نسبت به
شکل گیری وحفظ امنیت ملی تغییر نمود. ازدیاد
گروهها و صنوف در سطوح محلی و ملی و
فراملی و گسترش شرکتهای چندملینی و
پیدایی ملی گرایی از جمله گرایش های متناقض و تضعیف کنندة ملت و دولت ملی در اواخر
قرن بیستم است. برای مطالعه فرآیند اجتماعی
و سیاسی در حال تغییر این دوران دیدگاه
فرارفتارگرایی او تحلیلی- تاریخی کاربرد
خواهد داشت
ملخص الجهاز:
5از آنجا که در این مقاله،دید غالبسیاسی است و توسعهنیافتگی سیاسی اسبابناامنی نظام تلقی میشود،لذا توسعهنیافتگیسیاسی تهدیدی عام علیه امنیت ملی یک نظامبه شمار میرود؛چرا که تهدیدات عام صرفاشامل یک کشور نیست و فراوانند کشورهایی کهدر عرصۀ جهانی به این معضل گرفتار هستند.
با توجه به پرسشی که پیش از این مطرحشد،فرضیۀ بنیادین مقالۀ حاضر عبارت است ازاینکه:«توسعهنیافتگی سیاسی ایران عمدتاناشی از تحول داخلی و تابع حل بحران انسجامدرونی است و حل بحران انسجام درونی درجامعه علاوه بر تحول و توسعه سیاسی جدی،امنیت ملی را نیز به همراه خواهد داشت».
بدیهی استپیروزی در این مبارزه منوط به تنظیمتصمیمگیریها و عملکردها براساس شناختقبلی است، -مبارزه با غیر ابزاری بودن و تشویق و ترغیبجوامع انسانی به طرح پرسش و ارائۀ راههایمنطقی برای حل مشکلات، ج-مبارزه با حاکمیت انحصاری اندیشههایدولتی و اجازه دادن به سایر افراد برای طرحاستنباطهای گوناگون از روند تحولات جامعهو ترویج شیوههای مختلف تصمیمگیری، د-توجه به فرآیندههایی که لزوم آیندهنگری،برنامهریزی و توجه به مرحلهها و تقدم و تأخرآنها را به افراد یادآور میشوند، ه-تحمل رویارویی با آرای مختلف و ترویجفرهنگ پویا که این نوع رویارویی را تشویقمیکند، و-مبارزه با تفکر شخصی و سلیقهای، ز-احتراز از مطلقاندیشی که آفت توسعۀسیاسی و مشارکت است و در مقابل توجه بهنسبیاندیشی، ح-توجه به ضرورت مدیریت(نه کنترل)پدیدهها،10به علت وجود بحران انسجام درونیو فقدان جامعۀ مدنی در جهان سوم، حل بحران انسجام درونی و مشارکتسیاسی-که اولی زمینهساز توسعۀ سیاسی ودیگری از جمله شاخصهای آن بهشمارمیرود-منوط به اصلاح اندیشههاست که آنخود به شرایط اجتماعی هر عصری وابسته استو همت برای تحقق این امر باید از درون و ازداخل کشور آغاز شود.