خلاصة:
ایدهها،تصورات و انگارهها،به ویژه هنگامی که واقعیتها به طور مداوم درحال تغییرند و یا مبهم هستند، بسیار حائز اهمیتاند.اینکه روسها هویت و منافع خود را چگونه تعریف میکنند و یا چه تصوری از جهان بیرونی دارند و یا چه اصول خدشهناپذیری را در این تعاریف مورد تأکید قرار میدهند،حتی بیش از واقعیتها در شکلدهی رفتار آنها نقش دارد.مقاله انگارههای هویت روسی با تأکید بر ناکارآمد بودن مفهوم بحران هویت در تحلیل شرایط جدید روسیه،سه انگاره قدرت،سرزمین و تمایز را،به عنوان انگارههای عام و مشترکی که سیاست خارجی روسیه را طی سالهای پس از فروپاشی شوروی به پیش برده است،مورد بررسی قرار میدهد.
ملخص الجهاز:
"یک سال پس از فروپاشی شوروی، ساموئل هانتینگتون از روسیه به عنوان مهمترین کشور از درون گسیخته در جهان یاد کرده و ده سال پس از آن نیز رابرت لگولد طی مقالهای در مجله فارن افرز بر این مسئله تأکید کرد که روسیه در میان قدرتهای بزرگ تنها قدرتی است که با مسایل اساسی درباره هویت مواجه میباشد،به اعتقاد وی این مسایل حتی نسبت به ده سال گذشته شدت بیشتری پیدا کرده است.
از دیدگاه اسمیت از بسیاری از جنبهها تلاش برای تعریف هویت ملی روسیه،تلاشی برای تعریف ماهیت ناسیونالیسم معاصر روسی است،در حالی که لگولد هویت روسیه را به نقش بین المللی این کشور پیوند میزند و سرگردانی روسها در تعریف نقش بین المللی خود را دلیل اصلی بحران هویت آنها تلقی میکند.
دوم اینکه آیا روسها خود به وجود این بحران واقف هستند و نسبت به آن ادراک دارند؟یا اینکه از یک چشمانداز بیرونی به ویژه برای تحلیلگران غربی رفتار جامعه و نخبگان روسی،رفتاری ناشی از بحران و ابهام در تعریف از خود،تلقی میشود؟ مفهوم بحران هویت یک مفهوم سلبی است و بر آنچه که نیست(فقدان پاسخهای مشترک به پرسشهای هویتی)تأکید دارد.
برای روسها که پهناورترین کشور جهان را در اختیار دارند،سرزمین حداقل دارای دو بعد فرامادی است:اول،نقش سرزمین در ایجاد احساس امنیت و دوم، نقش سرزمین در ایجاد احساس عظمت و بزرگی،بعد نخست به این دلیل که عمدتا در مواقع خطر و تهدید خود را بروز میدهد در تبیینهای سیاست خارجی روسیه کمتر تبلور یافته است.
Mark Smith,Contemporary Russian Perceptions of Euro-Atlanticism,Conflict Studies Research Center,February 2002."