خلاصة:
این مقاله مطالعهای تجربی است که به تأثیر تجارت خارجی و سرمایة خارجی بر
روی رشد اقتصادی در ایران پرداخته است. رشد اقتصادی ناشی از سرمایهگذاری خارجی را
تحت راهبردهای ( استراتژیهای) تجاری برای سالهای 40-80 آزمون و بررسی کردهایم .
نتایج حاصلشده نشان میدهد که رشد اقتصادی ناشی از سرمایهگذاری خارجی تحت
راهبرد توسعة صادرات بیشتر از رشد اقتصادی ناشی از سرمایهگذاری خارجی در شرایط
جایگزینی واردات است.
به عبارت دیگر، در سیاست جایگزینی واردات، حمایت شدید دولت از صنایع داخلی، به
سرمایهگذاران خارجی اجازه رقابت با صنایع داخلی را نمیدهد. بنابراین، سهم سرمایهگذاری
خارجی در رشد اقتصادی کاهش مییابد، در صورتی که این سهم در شرایط سیاست توسعة
صادرات بالاست. به طور کلی، نتایج این مطالعه، نظریة باگواتی را در مورد ایران
تأیید میکند.
ملخص الجهاز:
"بر اساس این نظریه، رشد حاصل از سرمایهگذاری خارجی تحت شرایط راهبرد جایگزینی واردات کمتر از زمانی است که راهبرد توسعة صادرات در پیش گرفته میشود.
در دورة قبل از انقلاب بیشتر سیاست جایگزینی واردات مورد توجه بود، اما در دورة بعد از انقلاب اسلامی این سیاست توسعة صادرات بود که به عنوان سیاست توسعة کشور استفاده شد؛ بنابراین، در این مطالعه به دنبال بررسی، کاوش و سنجش تأثیر رژیم تجارت خارجی بر اثر رشد حاصل از سرمایهگذاری خارجی foreign direct investment (FDI))) در ایران هستیم.
سرمایهگذاری خارجی یکی از عوامل رشد اقتصادی محسوب میشود، اما این امر با مانع و مشکلاتی مواجه است؛ از جمله این موانع مسئلة راهبردهای رژیم تجاری است که به طور عمده راهبرد جایگزینی واردات (import substituting (IS)) و توسعة صادرات (export promoting (EP)) است.
این ضریب نشان میدهد که اثر سرمایهگذاری خارجی بر رشد اقتصادی بر اثر تغییر راهبرد جایگزینی واردات به راهبرد توسعة صادرات بیشتر شده است.
جمعبندی هدف از این مقاله و مطالعه بررسی نظریة باگواتی (که رشد حاصل از سرمایهگذاری خارجی تحت شرایط راهبرد جایگزینی واردات کمتر از زمانی است که راهبرد توسعة صادرات در پیش گرفته میشود)، بر اساس دادههای سری زمانی برای ایران بود.
یافتههای مطالعه نشان میدهد که رشد اقتصادی ناشی از سرمایهگذاری خارجی تحت سیاست توسعة صادرات بیشتر از رژیم یا راهبرد جایگزینی واردات است و فرضیة باگواتی در مورد ایران صادق است."