ملخص الجهاز:
"صورت گرفته،اما بیشتر این نقدها جزماندیشانه،یکسو نگرانه و یا متعصبانه بوده و نشان از عدم درک روش و فلسفهی تاریخ شاملو دارد؛خود او پس از بررسی این نقد و نظرات در نوامبر 0991 مجددا در برکلی سلسله سخنرانیهایی تحت عنوان«رندورندی در غزل حافظ»ایراد کرد و همچنان برمواضع فکری خود تاکید کرده و نظراتش را اینچنین تبیین نموده که:«عدهای نوشتهاند از دیدگاه تاریخنویسهای عوضی دورهی استالین به تاریخ خودمان نگاه میکنم و یا این جملهی آشوری را تکرار کردهاند که حالا به عقیدهی شاملو ما باید برویم حافظمان را از پتروشفسکی یاد بگیریم!» وی در ادامه میگوید:من در مقدمهی کوتاه موقتیام بر حافظ،تحت عنوان«چند حرف از سرناگزیری»،نوشتهام برای درک حافظ باید شرایط اقتصادی دورهاش را شناخت؛این یعنی یادگرفتن حافظ از روی کتاب آن آقا؟!» متاسفانه یا این کتاب کمحجم به دست نگارندهی محترم نرسیده و یا اینکه سهلانگارانه از کنار آن گذشتهاند،وگرنه تحلیلهای تاریخی شاملو را بازتولید اندیشههای کسانی چون بارتولد،پتروشفسکی و...
شاملو در جایی میگوید:«چرا ما مردم در همهچیز به چشم تابو نگاه میکنیم؟چرا تصور میکنیم همهچیز به بهترین نحو ممکن در گذشتههای دور گفته شده؟و همهی دستور العملهای زندگی همان چیزهایی است که زا هزار سال پیش به صورت غیر قابل تغییر در کتب ثبت کردهاند؟چرا هیچوقت به لزوم یک انقلاب فرهنگی یا دستکن یک وارسی جدی در باورها و خواندهها و شیندههامان پی نمیبریم؟»5 4-پ-3)درونمایههای فلسلفی:در نهایت به همراه تمام این شیوههای محدودکنندهی سخن، درونمایههای فلسفی نیز به طرزی جدی و مؤثر با عمل طرد و محدودکردن هماهنگی داشته و در کل این عمل را به نوعی از طریق انکار حقیقت گفتار انجام میدهند."