ملخص الجهاز:
"مجارستان در میان کشورهای عضو پیمان ورشو تجدید نظر طلبانهترین اقتصادبه همراه لیبرالترین جهتگیری سیاسی را هنوز هم توسط حزب کمونیست ادامه میدهد!این کشور از ده هشتاد تاکنون سه بار بازپرداخت بدیهای خود را به تعویق انداخته و درحال حاضر میزان بدهی آن دو برابر اصل وامی است که ابتدا دریافت داشته است و ایندفعات به تعویق افتاده بیش از دفعاتی است که لهستان،برزیل و مکزیک باز پرداختوامهایشان را به تعویق انداختهاند.
بنابراین،آیا کوچکترین جایی برای پندآموزی ایدئولوژیکی از مقایسههاو انگارههای سیاستهای اقتصادی به لحاظ توفیقها و شکستها وجود دارد؟البته بلی در مواردآمریکای لاتین و آسیای جنوب شرقی هنوز امکان توسل به«ناسیونالیسم»،«حرکتهای ضدامپریالیستی»و در مواقعی حتی سوسیالیسم جهت هم صدا ساختن و بسیج مردم درمخالفت با این گونه از سیاستهای اقتصادی-سیاسی وجود دارد،ولی البته در هیچ جایاروپای شرقی،چنین امری ممکن نیست،زیرا سوسیالیسم شکست خورده است و احزابکمونیست نیز بیاعتبارند!
بنابراین پس از حوادث اخیر در کشورهای سوسیالیستی آیا سوسیالیسم دیگریبرای آینده وجود دارد؟و در صورت وجود چگونه و با جه هیئتی ظاهر خواهد شد؟نکتهایکه لااقل توسط کسانی که خودشان را سوسیالیست میدانند اظهار میشود این است کهروسیه شوروی و اروپای شرقی یا در واقع هرکشور دیگری،بطور اساسی به صورتحقیقی سوسیالیست بودهاند؟ از آنجایی که پاسخ آنها با صدای بلند«منفی»است،بحث میکنند که شکستهایمستمر و انتقادات وارد برسوسیالیسم واقعا موجود که در نهایت منشأ بروز انقلاب 1989شد فی الواقع به سوسیالیسم مربوط نمیشود،بلکه صرفا به«استالینیسم»یا بعضیانحرافات دیگر یا شیادان دیگر نسبت به سوسیالیسم واقعی باز میگردد."