ملخص الجهاز:
"همان طور که کیج در«درسی دربارهء هیچ»در سکوت،متنی که در آن فواصل بین کلمهها نمایانگر سکوت است،میگوید: ولی حال سکوتهایی وجود دارد و لغتها سکوتها را ایجاد میکند به ایجاد سکوتها یاری میرساند چیزی برای گفتن ندارم و آن را میگویم و این شعر است همان گونه که به آن نیاز دارم این فضای زمان سازماندهی شده است نیازی نیست که از این سکوتها بهراسیم،-- میتوانیم دوستشان داشته باشیم این صحبت تصنیف شده است،زیرا که من آن را تصنیف کردم درست همان طور که من قطعهای موسقی را تصنیف میکنم.
در دو قسمت زیر که از بخش اول یادداشتهای روزانه برگزیده شده است،میبینیم که چگونه ابداع نظام غیر شخصی کیج(استراتژی پیچیدهء عملکرد احتمالات،نوعی بازی) ساختاری مشخص(پارامترهای خاص متن)را به وجود آورده است،ساختاری که به نظر کیج، محتوای بازیگوش آن میتواند ما را یاری دهد که چشمها و گوشهایمان را متوجه نظامی دیگر سازیم؛جهان.
در مسافرتهایمان چه باید بپوشیم؟لباس تابستانی با زیرشلواری بلند یا بدون آن؟عقدهء استاین چه:مردم همان گونهاند که سرزمین و هوای آنهاست؟20 با توجه به این قطعه،میبینیم که کیج به تغییر سیستماتیک معتقد است نه به علیت تک خطی «تصویر دیگر جویباری نیست که از روی سنگها عبور کند،و از نقطهء آغاز به نقطهء پایانی رود»: برای فهم این مفهوم باید گوشهایمان را باز کنیم زیرا که«حس شنوایی ما نامتقارن است».
کیج مدعی است که همان طور که عملکرد احتمالات،به ایجاد عدم تجانس کمک میکند و از تفوق جنبهء روایتی یادداشتهای روزانه جلوگیری میکند،بهرهبرداری جهانی نیز که فراوانی اطلاعات و تعدد کانالهای ارتباطی را به وجود میآورد،امکان تنوع را افزایش میدهد."