ملخص الجهاز:
"برای گروه اول یک قطعه سفال در متن توصیف شده(جنس نخودی با ماده چسبانده کاه به مقدار زیاد با سطح صاف شده) (ص 26،پارگراف نهایی)طرحی برای این سفال ارائه نشده تنها یک ژتون در تصویر 4 با شماره 1 معرفی شده براساس این اطلاعات طیف گستردهای از نام تپهها در جنوب غرب ترکمنستان و شمال شرق،شمال مرکزی و حتی سیلک در غرب فلات مرکزی ذکر شده که ممکن نیست از نظر گاهنگاری همزمان باشند.
در پایان این قسمت لازم به یادآوری است که چه نویسندگان مقالهای که دربارهاش بحث میکنیم؛نویسندهء این متن یا هر باستانشناس دیگری؛مادامیکه معرفها و سنتهای فرهنگی و توالی لایه نگاری فرهنگهای پیش از تاریخ شمال شرق ایران کاوش و معرفی نشود؛با اطلاعات پراکنده حاصل از بررسهای سطحی، نخواهد توانست اظهار نظر دقیقی کند؛چرا که منطقه ناشناخته است.
تفسیرهای گروه دوم در مورد روابط برون منطقهای؛آنچه در مقاله ارائه شده کلی بافی و الگو برداری از مدلهای دوره تاریخی و اسلامی است که به این سادگی بدون وجود اطلاعات از پیش از تاریخ منطقه قابل تعمیم به آن نیست.
2)انجام نشدن پژوهشهای پیش از تاریخی در یک پنجم شرق شمالی و سرزمینهای شرق ایران(خراسان قبل از تقسیمات 1383) حاصل فرآیندهای طولانی مدت است که در این نوشته در مورد آن بحث نمیکنم طی سالهای اخیر فعالیتهایی بوسیله نویسنده همین نوشته انجام شده اما چون اطلاعات حاصل از بررسی است چارچوبی برای سازماندهی آن بصورت قابل انتشار وجود ندارد؛ استفاده از چارچوبهای گاهنگاری و توالی فرهنگهای منطقهای در مناطق همجوار(رویکردی که نویسندگان مقاله مورد بحث اتخاذ کردهاند)به نظر اینجانب از نظر باستان شناختی قابل دفاع نیست."