خلاصة:
جبرا ابراهیم جبرا(1920-1994)داستاننویس،شاعر، نقاش،مترجم و ناقد معاصر عرب،از پرآوازهتریت فرهیختگان جهان عرب است.متأسفانه این هنرمند در ایران شناخته و شناسانده نشده است.تا آنجایی که بنده اطلاع دارم تنها یک شعر از وی در گزیده شعر معاصر عرب ترجمه مرحوم دکتر یوسفی و دکتر بکار به همراه شرححالی چند خطی از وی آمده سات.نخستین مقالهای که تقریبا به تمام جوانب کاری جبرا پرداخته است به قلم بنده،در جلد نهم دانشنامه جهان اسلام در سال 1384 منتشر شده است.مقاله حاضر ضمن معرفی اجمالی جبرا میکوشد که«هنر داستان نویسی»وی را با توجه به تعدادی از آثار وی نشان دهد.
ملخص الجهاز:
"این شعر چنان زیبا و تأثیرگذار است که به کتابهای درسی در ایران نیز راه یافته است و در غالب مجموعههایی که به عنوان گزیده شعر معاصر عرب در جهان منتشر میشود، به عنوان شاخص شعر فلسطین دیده میشود.
از داستان صراخ فی لیل طویل کاملا مشخص است که جبرا هموغم خود را مصروف بیان گرفتاریها و مسائل روشنفکران عرب و کوششهای نافرجام آنها برای تغییر وضعیت موجود کرده است.
جبرا در این دساتان هم از شیوه مورد علاقهاش یعنی تعدد راویان استفاده میکند و هر فصلی را به یکی از شخصیتها اختصاص میدهد که آنها از تأثیرشان بر دیگر شخصیتها،خصوصا بر دوست گمشده خود سخن میگویند.
در اینجا هم مانند رمانهای دیگر جبرا وقتی از سکس و روابط جنسی سخن گفته میشود،هدف خود سکس یا ایجاد جاذبه برای داستان نیست بلکه یا برای بیان تجربههای روحی و یا به منظور تسلی انسانهایی است که مبتلا به مصیبت اگزیستانسیالیسم هستند.
جبرا به عنوان یک نویسندهء ناسیونالیست فلسطینی، شخصیتهای داستانش را نماد موفقیت چشمگیر عرب معاصر در هنر و فرهنگ معرفی میکند که میکوشد راهی برای بازگشت به سرزمین پدری خود پیدا کنند.
این داستان از یکسو به تأثیر گسترده واقعه غمانگیز فلسطین و جنگ داخلی لبنان بر وضعیت روشنفکران عرب در جامعهای بنیادگرا و استبدادی میپردازد و از سوی دیگر برای نشان دادن دایرهء بستهای که روشنفکران عرب در آن سردرگم هستند روابط شهوانی آنها را به وضوح تصویر میکند.
آرزو و اشتیاقی که روشنفکران هم نسل جبرا و منیف برای تغییر واقعیت موجود دارند و بر فرصتهای از دست رفته تأسف میخورند و این تأسف را در چهره قهرمان داستان یعنی علا و یارانش دیده میشود."