ملخص الجهاز:
"اگر نخواهیم مردم را به دیندار بودن تشویق کنیم پس مطالعه ادیان چه ضرورتی دارد؟برخی دانشگاهها در اساسنامه خود بیان کردهاند که آنها دین را تدریس نمیکنند و یا در مورد آن به پژوهش نمیپردازند-کالج دانشگاهی لندن و لیورپول نمونهای از این مراکز در بریتانیا به شمار میروند.
اما به رغم موضع غیر دینی من میخواهم بگویم که مطالعه ادیان امری ضروری است و نه تنها به خاطر این"اصل هیتلر" که هرگز نباید از نیروهای سازنده غفلت کرد بلکه به دلیل قدرت گستردهای که ادیان در اختیار دارند، چیزی که هیچ کس نمیتواند آن را انکار کند.
بسیاری از خوانندگان به طور کامل استدلالهای مرا در میکنند و این مساله کاملا معقول است؛سوال اصلی مورد بحث آن است که چرا یک ملحد باید تمایل به مطالعه ادیان داشته باشد؟بیش از هرچیز،تعریف اصطلاح"دین"ضروری است.
چرا؟گرچه سکولاریزاسیون موضوع دهههای 1960 و 1970 است اما شاهد رشد و گسترش آن در میان شماری از جنبشهای دینی جدید هستیم،تخمین شمار افراد وابسته به این جنبشها غیر ممکن است چرا که بسیاری از آنها کوچکند و به علاوه،ممکن است عضویت دوگانه نیز وجود داشته باشد.
اصطلاح"مطالعه تطبیق دین" بسیار مورد تردید است چرا که این اصطلاح عمدتا در قرن 19 و توسط دانشگاهیان خاص غرب به کار میرفت که میکوشیدند اثبات کنند مسیحیت بر دیگر ادیان برتری دارد.
برخی اوقات اندیشمندان به منظور کمک به فهم خواننده از اصطلاحات مسیحی برای مفاهیم و عملکردهای دینی استفاده میکنند اما این مساله نیز منجر به معرفی نادرست مفهوم مورد نظر میشود."