ملخص الجهاز:
"من و وزیر مختار روس توافق کردیم که از لحاظ امنیت شاه و مملکت حتما لازم است قایممقام را وادار کنند که در دستگاه ادارهء امور،تقسیم کار بکند و وزرای دیگری معین نماید تا تصدی امور مختلف را به عهده گیرند و نیز بین ما موافقت شد که شاه بایستی بار عام بدهد و به عرضحال مردم برسد.
». * وزیر مختار انگلیس در خاطراتش موضوعهای گوناگونی را عنوان کرده:مسائل معوقهء بین ایران و انگلیس؛توهم سازش قایممقام با روس؛قصد قایممقام در برانداختن محمد شاه؛تمرکز قدرت دولت در دست صدراعظم؛خصومت طبقات مختلف مردم با قایممقام؛و از همه مهمتر اعترافات خود اوست در آنچه در ذهن محمد شاه تلقین کرده بود.
نویسندهء احوال قائممقام در کتاب صدر التواریخ که خود مورخ درباری بود گوید:قایممقام در«سلطنت شهنشاه غازی محمد شاه نهایت جد و جهد را داشتند و تهیه سفر را فراهم آوردند و تجهیز لشکر کردند و علما را دیدند تا اینکه به اهتمامات وافیه دست اعمام شاهنشاه غازی...
» این خود نیز نکتهای است بامعنی که وقتی محمد شاه شنید که وزیر مختار انگلیس برای دفع خطر موهومی،به فرمانده قشون انگلیسی دستور داده توپ و تفنگ به قصر سلطنتی بفرستد و قورخانه را حفاظت کند،به خنده افتاد.
نتیجه اینکه حرف سرجان کمپبل دربارهء سازش قایممقام با روس علیه مخدوم خود محمد شاه نیز باطل است.
اما دربارهء«دشمنی طبقات مختلف مردم»با قایممقام-هرکس خاطرات وزیر مختار انگلیس و توصیف او را در جلوه دادن هیجان عمومی علیه او بخواند،و ایران آن زمان را نشناسد چنین خواهد پنداشت که ایران جامعهای بود از لحاظ رشد سیاسی به حد کمال رسیده،و افکار عمومی به صورت پدیدهء اجتماعی در کشور مترقی جدیدی وجود داشته است."