ملخص الجهاز:
"بدین لحاظ اکنون دیگر بحث بر سر وجود خدا نیست بلکه بحث بر سر این است که کی و چه وقت این غیبت به پایان میرسد؟برای ظهور و حضور قدس در ادوار پیشین تا چه حد باید اهمیت قایل شد؟آیا خدا مرده و برای همیشه رفته است؟ هیدگر در رسالة الشیء،برای قدس و تعالی در گذشته سه گونه ظهور و تجلی قایل است: ایزدیان یونان باستان،انبیاء بنی اسرائیل و احادیث عیسی مسیح(ع).
دربارهء این غیبت البته بعدا سخن خواهیم گفت،اما نکتهای که اکنون باید یادآوری نمایم این است که با توجه به دو دعوی فوق الذکر"سکوت"بهترین روشی بوده که هیدگر برای بیان تفکر بدون خدای خود انتخاب کرده است.
اینکه شاعر"قدس را مینامد"یعنی چه؟و گوهر شعر از چه ساخته شده است؟آیا وجود فقط به این دلیل"مقدس"است که شاعر چنین ادعایی دارد؟هیدگر چه،آیا او شاعر است؟ از نظر هیدگر نامیدن یک شیء صرفا به معنای وضع نشانه یا علامت برای چیزی بدانگونه که در علم سمانتیک مطرح است، نیست.
اما آنچه فعلا از لحاظ موضوع مورد بحث ما حایز اهمیت فراوان است این است که هیدگر در تفسیر خود از این شعر و اشعار دیگر هولدرلین با استناد به کلمات شاعر مدی است که وی در توضیح معنای قدس تنها به طور غیر مستقیم از این خدا نام برده است و بدین جهت او نیز از تأیید آشکار خدا عذر میخواهد.
هیدگر این تفسیر را به آخرین ابیات Heimkunft مستند میکند و اگرچه ظاهرا عجیب مینماید اما هولدرلین نیز تأیید میکند که آن ذات یگانهء مبتهج به خویشتن هرگز نامیده نشده است: "پس آیا باید آن یگانهء اعلی را بنامم؟ هیچ خدایی آنچه را که ناسزاست دوست نمیدارد."