ملخص الجهاز:
"»92 امثال این قضاوت بر باطنی بودن ابن عربی در عبادات و تظاهر کردن به ظاهری بودن با ظاهریه،قضاوتی اخلاقی است،چگونه است،چگونه ممکن است ظواهر عباداتی را که به صورت باطنی فهمیده میشوند قبول نداشته باشد:ظواهری که عمل نمودن به همان عبادات مثل نماز و زکات و روزه و حج است؟هنگامی که ابو علا عفیفی بحث از تأویل ابن عربی نسبت به آیات اعتقادی را مطرح میکند بر این باور است که:«او از این متون حدی برای افکارش و چارچوبی اختیار نموده که ریسمانهای مکتب فکریاش در آن تنیده میشوند و آنها را به زیر سلطه و فرمان شیوهای خاص از تأویل میبرد که گاهی پذیرفتنی است و گاهی ناپذیرفتنی و از آنها تمام آنچه را که میخواسته نتیجهگیری کنند،نتیجهگیری کرده است که عبارتند از مفاهیمی که تصور او از وحدت وجود دربردارندهء آنهاست.
64 بر اساس اشارهء هانری کربن نسبت به اهمیت عالم میانه و اشاره سلیمان عطار نسبت به اهمیت خیال به لحاظ معرفتشناسانه نزد ابن عربی در پرتو نزاع و اختلاف منابع و روشها در عصرش،نویسنده-علیرغم اختلافی که به آن اشاره کردیم-تلاش خود را برای تفسیر اندیشهء ابن عربی که بین وحدت وجود از یک جهت و دوگانگی رابطهء میان ذات الوهی و انسان از جهت دیگر آغاز کرد.
البته در اینجا گذشته از نقد ابو العلاء عفیفی،هدف ما انکار رابطهء تأثیر و تأثر و انتقال افکار میان تفکر اسلامی و دیگر تفکرات نیست بلکه هدف بیان این است که به این انتقال و تأثیر باید همواره در پرتو آنچه به آن اشاره شد نگریست،یعنی شرایط وضعیت موجود از یک جهت،و از جهت دیگر تأثیر متن دینی با تمام احاطهای که بر میراث تفسیری دارد و گسترهء منابع فلسفی برای اندیشهء واسطه میان خداوند و عالم مخلوقات را میتوان از افلاطون تا افلوطین و تا بخش اشراقی در فلسفهء اسلامی ملاحظه کرد."