ملخص الجهاز:
"سنت اگزوپری هم در یک نامهء به چاپ رسیده گفت که هروقت آنها باهم مشاجره داشتهاند، او با گفتن این که حق با ورث است،موضوع را فیصله میداده.
»آنها از نظر عاطفی هم خیلی به هم وابسته بودند و سنت اگزوپری جزوی از خانوادهء کوچک ورث شده بود.
میگویند وقتی به ورث پیشنهاد کردند که با سنت اگزوپری ملاقات کند پاسخ داد: A Prix-FreminaẒ ،[یعنی]کسلکننده خواهد بود.
بیش از بیست سال بود که ورث درگیر سیاستهای چپی نامتعارف بود،و آنها در اوج تحقیقات سنت اگزوپری برای سیستمهای سیاسی جایگزین،با هم ملاقات کردند.
با این که بعد از آن هم کتابهای زیادی نوشت،ولی به نظر میرسد که دوستی سنت اگزوپری با او بیشتر به خاطر سرباز زدن ورث از همسویی با قراردادهای جاافتادهء ادبی،سیاسی و اجتماعی بوده باشد تا نویسندگیاش.
بااینحال،مبنای سیاسی نخستین تماسهای ورث و سنت اگزوپری خیلی زود جای خود را به میلی شدید برای گذراندن اوقات هرچه بیشتر با یکدیگر داد.
ورث در مجموعه خاطرات کوتاهش،از روابط شخصی خود با سنت اگزوپری خیلی با احتیاط صحبت کرد،ولی یک سری توصیفهای روشنگرانه هم از مردی که آن را«شخصیتی از دوران بالزاک»مینامید،ارائه داد.
» شاید سنت اگزوپری در حفظ احساس شادمانی مشکل داشت،ولی این باعث نمیشد که به دنبال تفریح نباشد؛مثلا خانوادهء ورث را با خود به لونا پارک فرانسه میبرد،یا دوروبر پیانوی رویالی که در آپارتمانشان داشتند،یک آواز دسته جمعی راه میانداخت.
ورث هیچگاه ندید که سنت اگزوپری با خشم با او برخورد کند،درحالیکه با اغلب کسانی که نظراتش را نمیپذیرفتند همینگونه برخورد میکرد،و این خود نشان از همدلی آنها داشت."