خلاصة:
چهارمین گروه مهم در جامعه ایران عصر قاجار تجار بزرگ بودند که در مقیاس وسیع تجارت می کردند و با صادرات و واردات کالا سروکار دارشتند. در غیاب بانکهای تجاری حکومت قاجار، به خدمت تجار بزرگ هم برای تدارک سرمایه و هم برای گردش آن نیاز مبردم داشت. پیدایش و استقرار وضعیت نیمه استعمای و وابستگی اقتصاد کشور به بازارهای جهانی، همراه با رشد مداوم و شتابان بازرگانی خارجی در اواخر قرن سیزدهم واوایل قرن چهاردهم هجری، نه تنها تجار و سرمایه داران خارجی را به بازارهای بکر و قابل توسعه ایران جلب کرد، بلکه تجار ایرانی را نیز که در گذشته بیشتر در بازارهای محدود محلی فعالیت داشتند، به حرکت درآورد و به گسترش فعالیتهای خود واداشت. بدین ترتیب در اوایل قرن بیستم شاهد ظهور چند تن از تجار برجسته و صاحب سرمایه در ایران هستیم که شناخت وضعیت کلی بازرگانان و بازرگانی در این دوره در گرو شناخت وضعیت آنان است در مقاله سعی شده است زندگی حاج محمد کاظم ملک التجا از بازرگانان عمده آن دوره مورد بررسی قرار گرفت.
ملخص الجهاز:
(بامداد، ١٣٧١، ج ٣، ص ١٤١) حاجي کاظم ملک التجار پسر حاجي مهدي در ايام جواني يکي از داشهاي محله بازار بود و عملا هم در گود زورخانه و چاله حوض بازي به قدري شيرين کار و به اندازهاي در حاضر جوابي و بذله گويي و مشديگري زبردست بودکه حقا دانشهاي محل علو مقام داشي او را تصديق داشتند و او را به لقب ملکالتجار ملقب و جانشين پدرش شد، شبي از تمام رفقاي خود دعوت کرده بود سور مفصلي به آنها داد و بعد از شام گفت رفقاي عزيز من با کمال افسوس بايد رفاقت عملي خود رابا شما ترک کنم زيرا حالا شغلي به من رجوع شده است که ديگر وقت شناکردن در چاله حوض و شنا رفتن در زورخانه با شماها نخواهم داشت ولي روح من هميشه نزد شماست واگر شما با اين کيفيت باز هم مرا جزء جمعيت خود افتخارانه مي پذيريد متشکر مي شوم.
(امين الدوله ، ١٣٧٠، ص ١٦٢) زنداني معروف قزوين در اين زمان حاج سياح محلاتي بود که درباره زنداني شدن ملک التجار در خاطرات خود مي نويسد: «در اين بين خبر آوردندکه يک نفر ديگر را هم مغولا از تهران مي آورند معلوم شد ملک التجار است گرفته تبعيد کردند يک نفر نوکر هم همراه داشت آن شب که مقرر نبود براي ما هم چلو آوردند معلوم شد به ملاحظه او بوده گفته مي شد که او را خواهند کشت آن روز ملکالتجار مرخص شده در شهر قزوين احترامات و ضيافتها به عمل آوردند و ما هم از خلاصي او مسرور شديم .