خلاصة:
به طور خلاصه، احساس، نیرویی است که انسان را از قید و بندهای حیوانی رها کرده، منزلت او را بالا می برد تا مراحل تکامل را آنگونه که شایسته اوست، طی کند. تمام مصلحان، سخنوران، هنرمندان و شعرا از این جهت جاودانه مانده اند که آهنگ بیداری احساس را نواخته اند. هر چه احساس افراد قوی تر بوده، تاثیر آنها در پیدا کردن مخاطبان، بیشتر و جاودانگی کلام و آثار آنها نیز پایدارتر بوده است. شعرا از این جهت که کلام موزون دارای موسیقی را در اشعار خود به کار می برند، قادرترین مردم برای بیدار کردن احساس هستند. شعرای برجسته در سایه احساسات شورانگیزی که در درون آنها شعله ور است و کلمات را به نغمه ای دلنواز و عبارتهای فصیح تبدیل می سازد، بیشترین تاثیر را بر روی مخاطبان دارند. بنابراین قدرت شعر، در قدیم یا جدید بودن یا زبان خاص آنها نیست، بلکه در گرمی و حرارت شعله هایی است که ایجاد می کند. این مقاله به بررسی تاثیر کلام شعرای قدیم فارسی از جمله حافظ و سعدی و شاعر معاصر عربی ابوالقاسم الشابی می پردازد. چرا که با وجود فاصله زمانی و مکانی بین دو شاعر شیرازی و شابی هر سه با یک زبان سخن گفته اند، یعنی زبان بیداری احساس.
Basically, emotion is a power that releases man from all shackles of carnality
and promotes him to gain the dignity he deserves. This is what has made all
pioneers, orators and artists eternal. The more the emotion, the longer and
heavier the effect and eternality of their speech. Due lo the application of musical
words, poets were the most capable person to flame up such emotion. The
outstanding poets make the words pleasant and the phrase eloquent io have
maximum effect on their readers. Thus, their power does not depend on their
specific language they use whether old or new, rather it is due to their creation of
fervent flame in their readers.
This article attempts to study the effect of old Persian poets such as Hafiz and
Saadi and compare them to Abolgasem-al-Shabi, the arbic poet, despite the gap of
time and place among them, all the three poets tended to apply one language i.e fo
awaken emotion