خلاصة:
مقالهء حاضر با اشاره به اهمیت ژئوپلیتیک منطقه و نقش ایران در معادلات منطقهای،به بررسی اولویت سیاست خارجی،فرصتها و چالشهای پیش روی ایران و ترکیه،چشمانداز کلی مناسبات دو کشور در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز،ابعاد مختلف و روند رقابتهای موجود در منطقه پرداخته،و نقش سازنده و مثبت جمهوری اسلامی ایران در استفاده از فرصتها و امکانات موجود جهت ایفای نقش برتر در حوزه حساس آسیای مرکزی و قفقاز را مورد مطالعه قرارمیدهد.
ملخص الجهاز:
"صرفنظر از این تفاوتهای مفهومی و نظری که البته متضمن رهنمودهای عملی متفاوتی نیز هستند،بطور کلی میتوان اذعان نمود که مولفههای بنیادی تعیینکننده جایگاه آسیای مرکزی و قفقاز در نگرش سیاست خارجی ایران ترکیبی از متغیرهای زیر میباشند: 1)«نگاه به شمال»به مثابه یک جهتگیری استراتژیک بدیل:خلیجفارس بطور سنتی کانون اصلی علایق سیاسی-امنیتی و محور فعالیتهای منطقهای ایران بوده است،اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به تقابل خصومتآمیز ایالات متحده و جمهوری اسلامی ایران،دولت آمریکا با به کارگیری تمامی اهرمها تلاش نموده تا دامنه نفوذ و حیطه عمل ایران را دراین حوزه محدود کند.
نخست کمک به ایجاد و گسترش رفاه اقتصادی به واسطه افزایش درآمدهای صادراتی رونق سرمایهگذاری و به تبع آن ایجاد اشتغال،دوم تقویت موضع ترکیه برای کسب عضویت کامل اتحادیه اروپا،از آنجایی که یکی از پیش شرطهای اصلی تحقق این هدف بهبود وضعیت اقتصادی ترکیه میباشد،و در همین راستا آسیای مرکزی و قفقاز میتواند فرصتهای تجاری و سرمایهگذاری قابل توجهی در اختیار ترکیه قرار دهد،سرانجام زمینهسازی برای بسط نفوذ همهجانبه ترکیه در حوزه جنوبی شوروی سابق بمنظور تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای برتر.
ایران با درک ماهیت و نقش اسلام در مناسبات اجتماعی جوامع مسلمان منطقه و با آگاهی کامل از این نکته که ممکن است رقبای منطقهای و مخالفان بینالمللی به منظور محدود ساختن نفوذش،درصدد برآیند بنیادگرایی اسلامی را بعنوان تحدیدی علیه دولتهای تازه تأسیس آسیای مرکزی و قفقاز جلوه دهند،از همان مراحل نخست فروپاشی شوروی پیگیری یک خطمشی مبتنی بر شرایط و ملاحظات عملی را در دستور کار قرار داد."