ملخص الجهاز:
"هنر حکومت و اداره کردن آنگونه که در تمام این ادبیات نمایان میشود،اساسا باید به این پرسش پاسخ دهد که چگونه اقتصاد یعنی شیوهء ادارهء بایستهء افراد،اموال و ثروتها را آنگونه که درون خانواده انجام میگیرد و آنگونه که پدر خوب خانواده آن را انجام میدهد،پدری که قادر به ادارهء همسر،فرزندان و خدمتکاراناش است و میتواند موجب افزایش ثروت خانوادهاش شود و روابط مناسبی را برای خانوادهاش سامان دهد،چگون این توجه و دقت بسیار و این نوع از رابطهء پدر خانواده با خانوادهاش را در ادارهء یک دولت وارد کنیم؟ به اعتقاد من،وارد کردن اقتصاد در درون عمل سیاسی همان چیزی است که مسئلهء اساسی حکومت کردن و پیشاپیش در سدهء شانزدهم و بعدا در سدهء هجدهم مسئلهء اساسی بود.
«حکومت چیدمان درست چیزها است»،میخواهم روی این کلمهء«چیزها»مکث کنم؛وقتی در امیر ماکیاولی،سرشتنمای مجموعهء اهدافی را در نظر میگیریم که قدرت بر آنها اعمال میشود، درمییابیم که از دید ماکیاولی هدف و بهنوعی آماج قدرت دو چیز است:از یکسو،قلمرو و از سوی دیگر ساکنان این قلمرو،در این مورد،ماکیاولی برای کاربرد خاص خود و اهداف خاص تحلیلاش،فقط اصلی حقوقی را تکرار میکند که همان اصلی است که از قرون وسطی تا سدهء شانزدهم در حقوق عمومی،حاکمیت (sovereignty) را تعریف میکرد:حاکمیت روی چیزها اعمال نمیشود،بلکه پیش از هرچیز بر قلمرو و در نتیجه بر متبوعان ساکن آن اعمال میشود."