ملخص الجهاز:
این دنیای تخیلی که«ناکجاآباد» یا«آرمان شهر»نامیده شده است، پناهگاه خیالی خوبی را برای بشر فراهم آورده تا او را از مشکلات زندگی بگریزاند و در پرتو تسکیندهنده این دنیای معقول و عادل که همواره ذهن او را به عنوان دنیایی آزاد و فارغ از هرگونه هراس به خود معطوف داشته، با امنیت بیاساید.
اما نظریه ضدآرمان شهر نیز مقوله جدیدی نیست و از دیرباز در دنیای ادبیات مورد بحث بوده، گرچه هرگز بدین وضوح که در برخی از رمانهای امروزی مطرح شده پیش از این وجود نداشته است.
جامعه در دنیای آرمان شهری افلاطون به سه طبقه اجتماعی مختلف تقسیم میشود، و آنانی که متعلق به هر یک از این طبقات هستند به گونهای خاص تربیت میشوند تا برای وظایف آیندهشان آمادگی یابند.
شکلر(1966)اظهار میکند که از نظر مانهایم، «آرمان شهر وسیلهای است برای ابراز وجود (Self expression)نخبگان و این آنها هستند که در نهایت به عصر خود شکل میبخشند، نه طبقات بیصدای جامعه.
اما پیش از آنکه با این نظر در تاریخچه آرمان شهر روبهرو شویم، نویسندگان آرمان شهری دیگری نیز وجود دارند که شایان ذکرند.
(ص 86) این آغازی بود برای مرحله بعدی که آخرین مرحله آرمان شهری نیز محسوب میشود و نامش«آرمان شهر روانشناسانه معاصر»(Contemporary Eupsychias) است.
(ص 77) بنابر این، از این بعد بشر میتواند نظرها و آرزوهایش را در حیطه دنیای ماشینی شده آرمان شهری بیان کند، دنیایی که از زمان حاضر چه از نظر تاریخی و چه از نظر جغرافیایی فاصله بسیاری دارد و به کمک علم و تکنولوژی به مرحله تکامل رسیده است.