ملخص الجهاز:
"متغیرهای وابسته و مستقل در همه معادلات به صورت زیر تعریف شدهاند: TP مقدار تولید چغندرقند(تن) VTP ارزش درآمد ناخالص کل حاصل از فروش چغندرقند(ریال) S سطح زیر کشت(هکتار) F میزان کود مصرفی(کیلوگرم) LBC تعداد کارگران دستمزدی(نفر-روز) VLBC ارزش نیروی کار دستمزدی(ریال) POIS مقدار سم مصرفی(کیلوگرم) FLB تعداد نیروی کار خانوادگی(نفر-روز) VFLB ارزش نیروی کار خانوادگی(ریال) COST ارزش هزینههای جاری تعدیل شده(ریال) معادله شماره(1)مشخص میکند که سطح زیر کشت به تنهایی در حدود 78 درصد از تغییرات تولید را توضیح داده است،حتی در معادلات بعدی،زمانی که عوامل سطح زیر کشت، کود،سم و نیروی کار را نیز در تابع وارد کردیم همچنان تأثیر سطح زیر کشت به نحو بارزی نسبت به سایر عوامل بیشتر بوده است.
همانطور که در جدول شماره(2)مشاهده میشود با استفاده از متغیرهای مستقل سطح زیر کشت،میزان کود مصرفی و تعداد نیروی کار دستمزدی و متغیر وابسته مقدار تولید،تابع تولید ترانس لوگ (Trans-Log) برآورد شده است که نتایج آن در تابع شماره(5)آمده است(به پیوست مراجعه شود).
کششهای جزئی تولید نسبت به سطح زیر کشت،ارزش نیروی کار دستمزدی،ارزش نیروی کار خانوادگی و ارزش هزینههای جاری تعدیل شده به ترتیب عبارتند از 0/6،0/32، 0/51 و 0/11 که با توجه به مقادیر مذکور میتوان گفت که در منطقه مورد مطالعه با ثابت بودن هزینههای کارگر دستمزدی،کارگر خانوادگی و هزینههای جاری 1%افزایش در مقدار زمین زیر کشت به طور متوسط باعث افزایش تقریبی 0/6 درصد در درآمد ناخالص کار میشود و به همین ترتیب 1%افزایش در هزینه نیروی کار دستمزدی،خانوادگی و همچنین هزینههای جاری به ترتیب باعث 0/32 درصد و 0/51 درصد و 0/11 درصد در درآمد ناخالص کل حاصل از فروش چغندرقند میشود."