خلاصة:
ادبیات پارسی و عربی به علت جهات اشتراک و اوضاع مشابه اجتماعی و فرهنگی هر دو ملت،متأثر از یکدیگر بوده و نسبت به دیگر زبانها تعامل ادبی گستردهتری داشتهاند و دارند.انتقال پدیدههای ادبی از زبان پارسی به شعر «محمد مهدی جواهری»،شاعر برجستهء عربی سرای عراقی که پهنهء تحول شعر او از نئوکلاسیک با رومانتیک را دربرمیگیرد،گاه در حوزهء تصاویر،احساسات و عواطف صورت پذیرفته است.تسلط شاعر به زبان پارسی و آشنایی وی با فرهنگ و جامعهء ایران،در این انتقال ادبی تأثیر به سزایی داشته است.
ملخص الجهاز:
"صنعت«تضاد»نیز یکی از صنایع بدیعی است که در اشعار فارسی به وفور یافت میشود و حافظ از جمله شاعرانی است که این شیوه را در اوج ظرافت و لطافت در غزلیات خود به نمایش گذاشته است: دردم از یار است و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم اینکه میگویند آن خوشتر ز حسن یار ما این دارد و آن نیز هم یاد باد آن کو به قصد خون ما عهد را بشکست و پیمان نیز هم دوستان در پرده میگویم سخن گفته خواهد شد به دستان نیز هم چون سرآمد دولت شبهای وصل بگذرد ایام هجران نیز هم هر دو عالم یک فروغ روی اوست گفتمت پیدا و پنهان نیز هم (دیوان،ص 822) جواهری نیز در قصیدهء«ماتشاؤون»از این صنعت به زیبایی بهره جسته است؛ میگوید: ما تشاؤون فاصنعوا فرصة لا تضیع فرصة ان تحکموا و تحطوا،و ترفعوا و تدلوا علی الرقا ب و تعطوا و تمنعوا (دیوان،801/3) آنچه را میخواهید،صورت بندید.
صرفنظر از جنبههای عرفانی شعر حافظ،او نیز اشعاری نزدیک به همین مضامین دارد: خیز و بالا بنما ای بت شیرین حرکات کز سر جان و جهان دستفشان برخیزم گرچه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کش تا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم (دیوان،ص 112) نتیجه جواهری که شاعری نئوکلاسیک و مقید به حفظ میراث کهن ادب عربی است و تحت تأثیر جامعهء بسته،خرافی و پرآشوب عراق،روحی انقلابی،سرکش و معترض به همهء نابسامانیهای اجتماعی و سیاسی دارد،پس از آشنایی با فرهنگ،ادب و طبیعت ایران، آنچنان متحول میشود که زیباترین وصفها و رومانتیکترین عواطف و احساسات را در اشعار خود به نمایش میگذارد."