خلاصة:
در این گفتگو ضمن پرداختن به سیر تاریخی اصطلاح روشنفکری در غرب و ایران، به
طرح مباحث قابل اعتنایی چون ویژگیهای روشنفکران و جایگاه و میزان تاثیر آنان
در جامعه و فرهنگ و امکان وجود روشنفکر دینی پرداخته شده است.
ملخص الجهاز:
"ایران، 16، 22، 23 و 30/6/79 چکیده: در این گفتگو ضمن پرداختن به سیر تاریخی اصطلاح روشنفکری در غرب و ایران، به طرح مباحث قابل اعتنایی چون ویژگیهای روشنفکران و جایگاه و میزان تاثیر آنان در جامعه و فرهنگ و امکان وجود روشنفکر دینی پرداخته شده است.
با نگاهی به سابقه تاریخی اصطلاح روشنفکری ملاحظه میگردد که در زمان تزارها به تحصیلکردگانی که مدرک دانشگاهی داشتند واز وضع سیاسی - اجتماعی کشورشان آزرده بودند، روشنفکر میگفتند; ولی چنانکه در خلال حثخواهد آمد، نوعی اشتغال عمومی به مسائل عمیق زیربنایی و تبعات فلسفی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و دینی امور است و فارق روشنفکران از دیگر کسانی است که بهکار غیر یدی مشغولاند.
اما به معنای خاصی که در فلسفه سیاسی مورد نظر است، مقصود از ایدئولوژی، نظامی از ایدههاست که طرفدارانش با تمسک به آن میخواهند هم علل امور دنیا را بیان کنند و هم دنیا را تغییر دهند و دارای این ویژگیهاست: اولا صاحب نظریهای جامع درباره سرشت انسان و علت وضع موجود دنیاست; ثانیا دارای برنامه کلی درباره جامعه و سیاست و احیانا اقتصاد است; ثالثا اجرای این برنامه را مستلزم ازخودگذشتی میداند; رابعا میخواهد هرچه بیشتر اثر آن را به سوی خودش جلب کند و خواستار التزام در آنهاست; خامسا در ضمن اینکه عامه مردم را مخاطب قرار میدهد، در مرحله مبارزه، روشنفکران را دارای جایگاه ویژهای میداند."