ملخص الجهاز:
"شاید خواننده هنگامی که برای اولینبار کتاب را میخواند،ارتباطی جز تعجب و شگفتی با نمادها و ماجراها برقرار نسازد و تمام موجودات را عجیب ببیند؛چرا که نام داستان نیز بیانگر همین موضوع است، اما با اشراف بر زندگی نویسنده،سادگی و حقیقی بودن شخصیتها را درمییابد و نیز دلیل نامگذاری آنها و این که هر یک مبین چه نکتهای هستند.
هامپی دامپی تفاوت بین آنچه را که گفته میشود و آنچه را که منظور گوینده است،اینگونه توضیح میدهد: (به تصویر صفحه مراجعه شود)<rco> 1 آلیس گفت:«اما افتخار به معنی شکست جانانه نیست.
3 (به تصویر صفحه مراجعه شود)<rco> در فصل هفتم سرزمین عجایب،میهمانی جنونآسای چای،چارلز چیزی شبیه آن مینویسد:6«هتر برای آلیس توضیح میدهد:روزی بود که در کنسرت سلطان بانو بودیم و من باید میخواندم، چشمک بزن،چشمک بزن،خفاش جون7 من ماندهام کجا هستی تو مهمون شاید این شعر را بدانی؟ آلیس پاسخ میدهد:قبلا چیزی شبیه این را شنیده بودم.
» او همچون یک معلم ریاضی،آیتمهای کلیدی را خلاصه کرده،در اختیار خواننده میگذارد و حتی میگوید(تصویر 8):«راه را دو بار برایت توضیح میدهم؛ 8 (به تصویر صفحه مراجعه شود)<rco> دنیایی که چارلز خلق میکند، دارای اشکال و رنگهای واقعی است و از گذشته تا حال، لحظاتی از زندگی او را دربرمیگیرد.
روابط و ماهیت شگفتانگیز ساکنان این دو سرزمین و قانونی بینظمی که در بطن خود منظم است،نوعی آزادی برای مخاطب قائل میشود که اجازه 17 (به تصویر صفحه مراجعه شود)<rco> میدهد اشیا و موجودات را آن گونه که به نظرش میرسند و پدیدار میشوند،بشناسد."