ملخص الجهاز:
"»2 غیر مسوول بودن شاه در اینجا باید توضیح بدهیم که اصولا یکی از شروط دکتر مصدق برای قبولی نخست وزیری،ابراز تمامیل مجلس برای زمامداری وی بود،نه اینکه شاه او را مامور تشکیل کابینه نماید؛زیرا آن را خلاف قانون اساسی میدانست و معتقد بود که شاه یک مقام غیرمسوول است و باوجود مجلس،صدور فرمان نخست وزیری از وظایف او نمیباشد؛ولی این هم مثل سایر کارها بود که شاه باوجودی که مقام غیرمسوولی بود،فرمان نخست وزیری صادر میکرد و از خیل مشاوران بهخاطر اینکه منافعشان به خطر نیفتد یکی این رویه غیرقانونی را به وی تذکر نمیداد و بعد از صدور فرمان،رییس دولت با اعضای کابینهاش برای بررسی برنامههای آنها به مجلس معرفی میگردید،درصورتیکه برنامههای وزرا مورد قبول مجلس واقع میشد،دولت را تایید میکرد و همین مراحل میبایستی در مجلس سنا طی میشد تا دولت بتواند برنامههای خود را اجرا نماید.
ناگفته نگذاریم که شاه رفراندم انحلال مجلس را قبول نداشت در حالیکه این اقدام حتی در انگلستان هم سابقه دارد با اینوجود شاه از صدور فرمان انتخابات در آن موقع خودداری و بعد از کودتای 28 مرداد 32 یعنی در 28 آذر 1322 فرمان انحلال مجلسین سنا و شورای ملی را صادر کرد2 در حالیکه دکتر مصدق آنچنان به قوانین و مقررات پایبندی داشت که وقتی در آغاز تشکیل مجلس دوره هفدهم طبق سنت پارلمانی در 14 تیرماه 31 از نخست وزیری استعفا کرد،باآنکه مجلس شورا در 15 تیرماه در جلسه خصوصی از 65 نماینده حاضر 52 نفر به تجدید زمامداری او ابراز تمایل کرد،ولی روز بعد«..."