ملخص الجهاز:
"این افتخار،اینبار نیز باز میگردد به طبقهء متوسط و گمنام ایرانی که در طی تاریخ همواره بار تمدن و فرهنگ بر کشور را بر دوش داشته است این اولین حقیقت را دربارهء فردوسی باید دانست که اگر او توانست شاهنامه را به وجود آورد برای آن بود که به چشمداشت«مزد»کار نمیکرد.
1برخلاف آنچه در افسانهها آمده،شاهنامه کتاب قابل تقویم به پول نبود ارزش آن به بهای عمر و به بهای آرمان صاحبش بود از آن بالاتر،شاهنامه در چشم فردوسی،جان ایران بود؛کتاب کتابها که میبایست رمز زندگی را کشف کند،و به؟؟؟ گذشته پردازد،تا در پرتو چراغ مردگان،زندگی بیرمق زندگان را نیرو بخشد هیچ کتابی در زبان فارسی آنقدر ساده و انسانی پا به عرصه وجود ننهاده است:در انزوا و خلوت،در قریهای که شاید هرگز باشندهاش پای از آن بیرون ننهاد،در وقار و اخلاص،مانند کوه عظیمی که از زیر آب سر برآورد شاهنامه کتاب ضد غوغا و ضد تفاخر است،نمایانگر نبوغ نجیب قومی است که نو دولتی را پشت سر نهاده و بع پختگی و بزرگمنشی رسیده (1)-سرودن شاهنامه در عصر سامانیها آغاز گشت،و محمود غرنوی؟؟؟بر تخت نشست ؟؟آن سروده شده بود.
عدهای از کسانی که نان ادب فارسی میخورند؟؟؟بنابر شیوهء زندگیای که دارند،شاهنامه بیشتر از دیگران برای آنها دنیای غرائب است و هرگز به اندازهء اکنون«افسانه»نبوده است،و باز هم اگر راهی میان فردوسی و مردم امروز باشد،باید آن را در نزد خوانندگان ناشناختهء بیتظاهرش جست اینکه در وصف فردوسی بر شمرده شود که جاندهندهء زبان فارسی است، گذشتهء ایران و قومیت ایرانی را زنده کرده،برانگیزندهء عرق ملی و پاسدار استقلال ایران بوده،سخنان حکمتآمیز بر زبان آورده،بزرگترین حماسهء دنیا را آفریده،و از این قبیل حرفها..."