خلاصة:
مهر پرستی که یکی ازآیینهای ایران باستان است،دارای سرچشمهای هند و اروپایی میباشد.با نگاهی به نوشتههای بازمانده به زبان سانسکریت و همچنین، متنهای اوستایی به ویژه بخش یشتها،بشکوهی آن را درمییابیم.مهر پرستی پس از چندی از خاور زمین وارد آسیای صغیر میشود و از آنجا به وسیلهی سربازان اروپایی به سرزمین آنان راه پیدا میکند و در آنجاست که بیش از چهار سده به حیات خود ادامه میدهد.با وجود گستردگی و جهان شمولی از آن در دسترس نمیباشد و پایهی بسیاری از پژوهشهای امروزین برمبنای حدس و گمان استوار است.
از آنجا که شاهنامهی فردوسی جلوههای گوناگونی از اساطیر،دینها و تاریخ ایرانیان را در خود جای داده است،در این مقاله بر آن هستیم که مهمترین بازتابهای مهرپرستی را در این حماسهی ملی نشان دهیم.
ملخص الجهاز:
"اردشیر سوم،نام مهر در کنار اهورامزدا و ایزد بانو آناهیتا قرار گرفته است که این خود
هخامشی چنین آمده است:«به خواست اهورامزدا این هدیش (hadish) را که
که در ابتدای کردههای مهر یشت به این ایزد دادهاند((دارندهی دشتهای فراخ)) است که این واژه در زبان اوستایی به صورت"واورو گیویه ایتی" Vouru-)
در کتاب معروف خود آیین میترا چنین گفته است:«...
این است که او به همراه ارابهی خورشید به آسمان رفت،عیسی هم طبق روایات به
حرکت است و مار میخواهد که از خون گاو مقدس بنوشدد و با این کار از وقوع معجزه
چگونگی برپایی جشن مهرگان به دست فریدون در شاهنامه چنین بیان شده است:فریدون چو شد بر جهان کامگار ندانست جز خویشتن شهریار
در خود مهر یشت چنین آمده است:«نخستین ایزد مینوی،
آسمان از اهمیتی به سزا برخوردار است و چون مهر خود ایزد روشنایی بود،این ستارگان را
دو نمونه از اشعار در ارتباط با این موضوع کفایت میکنیم،در مقدمه میخوانیم:خداوند کیوان و گردان سپهر فروزندهی ماه و ناهید و مهر در جای دیگری میخوانیم:به نام خداوند خورشید و ماه که او داد بر آفرین دستگاه
در دوران پادشاهی لهراسب و پیش از آمدن زرتشت،خورشید توسط او مورد نیایش واقع میشود:نیایش همی کرد خورشید را چنان بوده بد راه جمشید را
این واقعه در شاهنامه در اسطورهی ضحاک خود را نشان داده است.
مهر کسی است که:«کسی که هرگز نه قدرت،نه قوت،به یک مرد پیمان شکن دهد.
او خواستار آن است که فرزند باید پیمان صلح خود را کنار بگذارد و به جنگ ادامه"