ملخص الجهاز:
انتظارات مشتریان همواره در جریان بوده است-پس چرا پیش از این نگران کیفیت نبودهایم؟نظامها همواره وجود داشتهاند-چرا تا همین اواخر به آنها توجهی نداشتیم؟ برای پاسخ به این پرسشها،شما را به سفری به گذشته دعوت میکنیم-سفری که در خلال آن به دوباره دیدن(الگوی زمخت و طاقتفرسای زندگی قرون وسطایی اروپا،فراز و نشیبهای ژرف دوران نوزایی فرهنگی«رنسانس»،و اندیشههای نو و پویا درباره طبیعت انسان پا گرفته پس از انقلاب صنعتی و پیدایش دوران نوین امروزی)خواهیم پرداخت.
جای شگفتی نیست که بسیاری از خود میپرسیدند که«هدف از زندگی کردن چیست؟» اگر زندگی باید این چنین سخت باشد چرا به آنان اعطا شده است؟ کلیسای کاتولیک-تنها سازمان واقعی و جهانی موجود در آن زمان-برای اینگونه پرسشها پاسخی عرضه میداشت:زندگی راه و میدان آماده شدن برای مرگ است.
با این دگرگونی جهانبینی تازهای به وجود آمد که بر سر اندیشه بنیادین استوار است: جهان شناختنی است؛ تجزیه و تحلیل راه جستار و پرسش است؛ با نگرش«علت و معلولی»هرچیزی را میتوان توضیح داد.
بنیادیترین آموزه دوران ماشین این بود که هرچیزی-ذاتی یا معنوی-را میتوان به اجزا یا عاملهای آن تجزیه کرد.
یکی اینکه هرمعلولی علتی دارد و آن علت نیز خود معلول علتی دیگر است.
چنانچه سه آموزه زیربنای دوران ماشین- شناختنی بودن جهان،تجزیه و تحلیل به عنوان روش پرسشگری،و اندیشه علت و معلولی به عنوان تنها راه توضیح همه چیز-را به هم گرد آورده و در وجود یک فرد مجسم کنیم،به اسحاق نیوتن میرسیم.
سپیدهدم دوران نظامگرایی انقلاب صنعتی جنبههای فنّاورانه دوران ماشین را به خوبی پیاده کرد ولی همزمان بذر مسالههایی در آن پاشیده شد که بسیار پیچیده بودند و جهانبینی موجود توان حل آنها را نداشت.