ملخص الجهاز:
وسعت و عمق باورنکردنی آثار اقتصاد جهانی با اذعان به این مطلب نشان داده میشود که در قرن بیست و یکم فنّاوری جانشین نیروی کار خواهد شد و ممکن است سازمانها اقدام به ایجاد مجموعههایی از کارکنان در زیرگروههای پویا و دائما در حال تغییر کنند تا بهطور رقابتی از منابع،توانائیها و شایستگیهای مرکزی سازمان بهرهبرداری کنند.
دیدگاه نسبت به رهبری راهبردی جان چایلد،نظریهپرداز سازمانی برجسته، در 1972،بهطور مجابکنندهای بیان کرد که مدیران ارشد یک سازمان واجد بصیرت و آزادی عمل لازم برای اتخاذ تصمیماتی هستند که در نتایج کار موسسه اثر بگذارد،به خصوص از آنجایی که مدیران ارشد در قبال کل کارایی موسسهشان مسئولیت دارند.
نظریه رهبری راهبردی که در زمان خود صحیح بود،در موفقیت سازمانی سهم مهمی داشت،اما شرایط محیطی که این نظریه در آن مورد استفاده قرار میگرفت،به سبب اقتصاد جهانی،عمیقا تغییر یافته است.
رهبران راهبردی کسانی هستند که به شهروندان سازمانی به چشم یک منبع پراهمیت مینگرند که بسیاری از شایستگیهای مرکزی برپایه آن بنا میشوند و از طریق آن مزایای رقابتی بهطور موفقیتآمیز مورد بهرهبردای قرار میگیرند.
بر اثر تنوع فرهنگها و ساختارهای اقتصادی که سازمانها در آنها به رقابت میپردازند،بنا نهادن تجربههای اخلاقی در اقتصاد جهان قرن بیست و یکم برای رهبران راهبردی کار دشواری است.
رهبران باید از تدارک پاسخها خودداری کنند؛در عوض،تمرکز آنان باید از شهروندانی که همچون اعضای گروههای بزرگ کار میکنند بخواهند تا اطلاعات مناسب را برای تعیین این موضوع که چگونه سازمان قادر خواهد بود تا از دانش خود استفاده کند تا رقابتی راهبردی را به دست آورد،در اختیار سازمان قرار دهند.