خلاصة:
«مناطق کلانشهری»از پدیدههای نوظهور قرن بیستماند که در آغاز هزاره سوم میلادی به الگوی غالب شهرنشینی تبدیل شدهاند.این مناطق کلانشهری که با مشخصههایی چون دگرگونی در نقش و عملکرد، تحول در شکل و ساختار و تغییر معنا و مفهوم مواجه شدهاند،تحت تأثیر نیروها و عوامل مختلف در طول زمان و بنا به مقتضیات مکانی در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه،سازوکار و فرایند خاصی را در شکلگیری و تکوین و دگرگونیشان طی کردهاند.مطالعهء حاضر با استفاده از روش اسنادی و بهکارگیری منابع و متون مختلف و با هدف شناخت فرایند شکلگیری و تکوین و دگرگونی مناطق کلانشهری صورت گرفته است.یافتههای مطالعه نشان میدهد که این امر(شکلگیری،تکوین و دگرگونی)در مناطق کلانشهری محصول اندرکنش همزمان دو فرایند تمرکزگرای و تمرکززدایی است.گرایش تمرکزگرایی و تمرکززدایی به پویشی در سازماندهی فضایی کلانشهرها و مناطق کلانشهری منجر گردیده است که میتوان آن را پویش همزمان پیوستگی و گسیختگی نام نهاد.در فرایند تمرکزگرایی،اساسا عملکردها و خدمات سطح برتر و جهانی در شهر مرکزی و هستهها و مراکز اقتصادی شهر متمرکز میشوند؛و در مقابل،طی فرایندی تمرکززدا،بخشی از فعالیتها و خدمات و جمعیت وابسته به آنها به مراکز دیگر شهری در منطقهای کلانشهری منتقل میگردند.
ملخص الجهاز:
"مفهوم فرایند کلانشهری شدن/کلانشهرگرایی سالهای زیادی بود که جغرافیدانان شهری در تلاش برای یافتن چارچوبی مفهومی برای تبیین این واقعیت در مکانهایی بودند که ساکنان آنها در جاهایی خارج از مرزهای سیاسی-اداری شهرشان سکونت مییافتند،چراکه به اعتقاد برخی از محققان طبقهبندی ساده<<شهر مرکزی>>و<<حومه>>منسوخ شده است و با آن میتوان به تبیین واقعیتهای فضایی شهر امروزین پرداخت و به نظر میرسد که مفهوم<<کلانشهری>>،برگرفته از شکل شهر صنعتی قرن بیستم،پاسخی برای این پرسش باشد (Montgomery et al.
تغییرات و مراحل توسعه شهری در مناطق کلانشهری (به تصویر صفحه مراجعه شود) منبع: Clark,2003,63 الیوت و پری در مطالعهای،فرایند کلانشهری و ارتباط آن با مهاجرت را مورد بررسی قرار دادهاند،به اعتقاد آنها زمانیکه جامعهای به مرحله پیشرفتهء کلانشهری شدن میرسد،تحولات نظام اسکان را در آن از دو طریق میتوان ردیابی کرد:نخست،مسیری که در آن جمعیت به طور متوالی در نواحی کلانشهری متمرکز شده و منطق با الگوهای سنتی تجمعات شهری است؛و دوم وضعیتی که پراکندگی جمعیت کلانشهری در مراکز متعدد و کوچکتری در پهنه سرزمین اتفاق میافتد.
عمدهترین نیروهای اثرگذار در تمرکز جغرافیایی،اینها هستند: *نیروهای مایل به مرکز *تأثیرات اندازه بازار(پیوندها) *مزیتهای مکانی و بازار کار گسترده *صرفههای برونداد *برگشت افزایشی به مقیاس و افزایش بهرهوری درمقابل،اصلیترین نیروهای اثرگذار در گسیختگی و پراکنش فضایی فعالیتها و عملکردها عبارتاند از: *نیروهای مرکزگریز *فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) *نوآوریهای حملونقل و ارتباطات *اجارههای زمین *عدم صرفههای بروندادفرایند شکلگیری و تحول سازمان فضایی مناطق کلانشهری حاصل تعامل نیروهای محرک جهانی و عوامل اقتضایی محلی،شماری از فرایندهای مختلف و مراحل گذار از شهر به منطقه کلانشهری را موجب شده است."