خلاصة:
در این مقاله،به بررسی کتاب اثولوجیا و دیدگاههای مختلف در باب آن پرداخته شده است.اثولوجیا اثر بسیار مهم و تأثیرگذاری در جهان اسلام بوده است؛به همین علت پژوهش دربارهء محتوا و سرگذشت آن برای شناخت عمیق فلسفه در جهان اسلام ضروری به نظر میرسد.
این کتاب به عنوان یکی از منابع فلسفهء یونان وارد جهان اسلام شده و همواره مورد توجه متفکران بزرگ جهان اسلامی همچون کندی،فارابی،ابن سینا،سهروردی، میر داماد،ملاصدرا،ملا هادی سبزواری،علامه طباطبایی،و سایر حکمای مسلمان بوده است.اثولوجیا حداقل از دو جهت در جهان اسلامی مؤثر بوده است:1)منشأ پدید آمدن شروح،تعالیق و رسالاتی بوده است؛2)از نظر محتوا بر مباحث الاهیات بالمعنی الاعم، الاهیات بالمعنی الاخص و علم النفس تأثیرگذار بوده است.
اثولوجیا در جهان اسلام همواره به عنوان اثری از ارسطو با تفسیر فرفوریوس صوری شناخته میشد،اما برخی تحقیقات اخیر نشان میدهد که این کتاب برگرفته از تاسوعات چهارم،پنجم و ششم افلوطین است.آنچه امروزه مسلم است این است که اثولوجیا به لحاظ محتوا برگرفته از آراء افلوطین است.این مقاله در صدد است تا اثبات کند اثولوجیا ترجمه و تألیفی آزاد است و منشئی دوگانه از آراء افلوطین و ارسطو دارد،به نحوی که محتوای آن از افلوطن و روش آن از برهان ارسطویی است و به قصد تدریس گردآوری شده است.
ملخص الجهاز:
"هدف از نگارش رئوس مسائل چه بوده است؟آیا برای اینکه قبل از متون افلوطین به زبان عربی آورده شوند و معرف همهء بخشهای آن باشند؟به نظر میرسد رئوس مسائل همانطور که از عنوان"مسئله"پیداست ترجمهء واژهء یونانی(به تصویر صفحه مراجعه شود)(به تصویر صفحه مراجعه شود)باشد که در واقع بیانکنندهء مسائل اساسی است که افلوطین در ابتدای نهگانهء چهارم،قسمت چهارم در مورد نفس خاطر نشان کرده است.
این دلیل عبارت است از عناوینی فرعی که برخی موضوعات میمر را خلاصه میکنند؛برخی میمرها دارای عناوین فرعیتری هستند که مطابقت آنها با نسخهای از تاسوعات در بیزانس نشان میدهد که اثولوجیا از مرجع درسهای شفاهی افلوطین که آن را آملیوس تحت عنوان ((به تصویر صفحه مراجعه شود)(به تصویر صفحه مراجعه شود))تعلیقات المجالس یا درسهای شفاهی جمعآوری کرده بود ترجمه شده باشد نه از تاسوعات افلوطین که گردآوری فرفوریوس بوده است.
خاتمه در پایان باید اظهار داشت که کتاب اثولوجیا یکی از منابع فلسفی است که از عصر ترجمه به جامانده و به رغم انتساب آن به ارسطو امروزه اثبات شده که برگرفته از آراء افلوطین است که مسلمانان در راستای هدف تبیین عقلانی مبانی دینی خود آن را گردآوری کردند و به نظر نگارنده چون حجیت عقلانی را از آن ارسطو معلم اول دانسته،ما بعد الطبیعه او را از بحثهای الاهیات بالمعنی الاخص غنی نمیدانستند و از طرف دیگر به سبب شأن ارسطو در ذهن ایشان به عنوان حکیمی الاهی نمیتوانستند تصور کنند که وی به مباحث الاهیات بالمعنی الاخص نپرداخته معذلک به ترجمهء اثاری از جمله اثولوجیا مبادرت نمودند که مناسب بحثهای الاهیات بالمعنی الاخص مانند ذات و صفات و افعال خدا و بحث خلقت بود و بدین جهت اثولوجیا را در تکمیل ما بعد الطبیعه ارسطو در یک مجموعه و منتسب به وی قرار دادند."