ملخص الجهاز:
"با اینکه اولینبار بود که به باختران-کرمانشاه فعلی-میرفتیم و طبعا این مسأله میبایست ما را به خود مشغول دارد،ولی بیاعتنا به آنچه در اطرافمان قرار داشت،بلافاصله سوار یک تاکسی شدیم و خواهش کردیم که ما را در نزدیکی منزل حضرت آیت الله اشرفی اصفهانی پیاده کند.
خدایا،در وجود مردان مخلصت،چه نیر و جذبهای قرار دادهای که چون آهنربا،قلب و روح هر مشتاقی را به طرف خود میکشاند؟و چه عزت و عظمتی به مردان حقیقی خودت بخشیدهای که هر انسانی در مقابلشان احساس حقارت و کوچکی میکند؟ چون به منزل یک فقیه عالیقدر و یک مجتهد صاحبنظر و امام جمعهء شهر و نماینده و یار دیرین امام میرفتیم،شاید تصورمان این بود که حالا به ساختمان بزرگی وارد میشویم که در آن خدمتگزار و خدمه و میزبان در رفتوآمدند و ما باید مدتی در اتاق انتظار بنشینیم تا به ما اجازهء ورود به اتاق مخصوص داده شود، ولی وقتی زنگ خانهء کوچک و محقری را به صدا در آوردیم،بعد از چند لحظه،در کوچک چرخی خورد و در آستانهء آن،پیرمرد خوشصورت بلند قامت،ولی خمیدهای را دیدیم که با بلخندی پرمهر،قبل از اینکه ما به خود بیاییم،بهمان سلام داد.
با اینکه این پیشبینی را میکردند که اگر ریاست به دست مرحوم آیت الله بروردی بیفتد،اینها هم حوزهء درسشان خلوت میشود و هم نمیتوانند شهریه بدهند، معذلک،باوجوداین پیشبینی،حوزه را به آیت الله (به تصویر صفحه مراجعه شود) بروجردی واگذار کردند.
موضوعی را که در هر زمانی باید خیلی به آن دقت کنند-در باب مرجع تقلید-همین مخالفا لهویه است و بحمد الله ما این تشخیص را از روز اول نسبت به امام داشتیم که ایشان در مرتبهء مخالفت با هوی،میشود گفت که در زمان خودشان بینظیرند."