ملخص الجهاز:
"روایت ششم:از دیگران به عنوان مهرههای شطرنج استفاده کنید پس از آنکه پاپ الکساندر ششم توانست بعد از یک سلسله جنگهای طولانی،پسرش دوک را حاکم ایالت رومانا کند,دوک متوجه این موضوع شد که این منطقه تا به حال با دستهای ضعیفی اداره شده است و حکمرانان سابق بیشتر از اینکه به اصلاح احوال و شرایط زندگی مردم تمایل داشته باشند دوست داشتهاند که مردم را غارت کنند و برای رسیدن به این هدف همیشه تلاش کردهاند تا تفرقه بین مردم را زیاد کنند تا مانع از اتحاد آنها (تصویرتصویر) با یکدیگر شوند،به همین خاطر دزدی و غارتگری در تمام اوقات ساکنین منطقه را رنج میداد.
دوک هم دقیقا همین کار را با نماینده خود کرد,از آنجایی که او میدانست برای بازگرداندن امنیت و سرکوب شورشها در منطقه نیاز به سرکوب مخالفان دارد به جای اینکه خود شخصا وارد عمل شود فردی جدی را برای این کار انتخاب نمود و به او هرگونه اختیاری داد تا برای برقراری امنیت انجام دهد.
فراموش نکنید که اگر شخصی در ابتدای رابطهتان باور کند که شما فرد صادقی هستید تا مدتها این ذهنیت در ذهن او باقی میماند و مدت زمان زیادی لازم است تا دیگران او را قانع کنند که اشتباه میکند و همین زمان به شما اجازه میدهد که کارهای موردنظر خود را انجام دهید.
شاه هیو نیز هیچوقت به این موضوع فکر نمیکرد که پدر زنش بخواهد به سرزمینی که دخترش در آنجا زندگی میکند حمله کند,او فراموش کرده بود که سیاست فقط مغز دارد و قلب در آن زود از بین می رود."