خلاصة:
در پی تصرف سرزمینهای قفقازی ایران توسط نیروهای اشغالگر روس در عصر قاجار، ایران اگرچه بخشهایی غنی و فرهنگخیز را از دست داد،لکن استیلای روس هرگز نتوانست اصالت مردمان ایرانی آن دیار را به کلی منقطع کند.
با جدایی این شهرها و تشدید روحیهء حسرت و ناامیدی در میان ساکنان آن سوی ارس، شاعران عصر قاجار همگام با تحولات اجتماعی ایران،وارد عرصهء آفرینشهای هنری و ادبی شدند و در مقابل اشغال شهرهای ایرانی به واکنش پرداختند.
این واکنش ادبی و سیاسی،جانی تازه در کالبد شعر فارسی در عصر قاجار دمید و بدینسان شعر بیداری ایران زمین را پیریزی کرد.
البته در کنار شعر،متون نثر این دوره نیز محملی مناسب برای بازتاب جنگهای ایران و روس در ادبیات عصر قاجاریه است.همچنین افزون بر شعر فارسی،در آثار گویندگان ترکی و تازی نیز شواهدی از این مسئله دیده میشود.
نگارنده در این مقاله،ضمن بیان نمونههایی از واکنش شاعران پارسیگوی ایران در مقابل اشغال سرزمینهای قفقازی،این واکنش را به مثابهء«پیدایش شعر ضد اشغالگری در ادبیات فارسی»قلمداد کرده است.
ملخص الجهاز:
"(دیوان-ص 127)ص قائممقام فراهانی یکی از مشهورترین اشعار دیوان خود را در«شکست ایران و استیلای روس از روی دلتنگی»سروده و در آن ضمن برشمردن برخی اصطلاحات نظامی روسی، شکست ایران و حادثه جنگها را یکی از«بازیچههای بسیار روزگار»دانسته است:روزگار است اینکه گه عزت دهد که خوار دارد چرخ بازیگر از این بازیچهها بسیار دارد مهر اگر آرد بسی بیجا و بیهنگام آرد قهر اگر دارد بسی ناساز و ناهنجار دارد گه به خود چون زرقکیشان تهمت اسلام بندد گه چو رهبان و کشیشان جانب کفار دارد گه نظر با پلکنیک31و با کپیتان و افسر گاه با سرهنگ و با سرتیپ و با سردار دارد لشکری را گه به کام گرگ مردمخوار خواهد کشوری را گه به دست مرد مردمدار دارد گه به تبریز از پطر بورغ اسپهی غلاب راند گه کروری چند از اینجا بر هیونان بار دارد هرچه زین اطوار دارد عاقبت چون نیکبینی بر مراد چاکران خسرو قاجار دارد (دیوان-ص 73) قائممقام فراهانی در این شعر با بیان اینکه«گرگ مردمخوار»روسیه تزاری،لشکر سربازان ایرانی را به کام و دندان کشیده،به لشکرکشی روس به فرماندهی پاسکویچ از پترزبورغ اشاره میکند و یادآور میشود که در پی انعقاد قرارداد ننگین ترکمانچای که به امضای آصف الدوله و ابو الحسن خان ایلچی رسید،مقرر شد ایران ده کرور تومان(معادل پنج میلیون تومان)به عنوان غرامت جنگ به روسیه بپردازد.
این شاعر حکیم و روشنبین اگرچه در اواخر عصر قاجار زندگی میکرد و ایام جنگهای روس با ایران را درک نکرد،لکن در فرازهایی از مثنوی معروف دانشنامه که منظومهای اخلاقی و اجتماعی است،به جدایی بخشهایی از سرزمینهای قفقازی و بهویژه دسایس روسیه تزاری در ایران و تجاوز این کشور به خاک میهن ما،واکنش نشان داده است."