ملخص الجهاز:
"10ایرانیان بسیاری از داستانهای پهلوانی و کارهای شاهان را به نظم درآورده بودند و پس از اسلام و پیش از فردوسی نیز شاعرانی چون مسعودی مروزی و دقیقی در این زمینه طبعآزمایی کردند، و دلیل توفیق فردوسی-صرف نظر از نبوغ شاعری و اندیشهی گسترده در پهنههای گوناگون-همین نکته بود که وزن شعر حماسی را به یاری تجربههای دیگران و نیروی نبوغ خویش بازیافت و بازسازی کرد، ولی این نکته درست نیست که کار شاعر«با به دام انداختن وزن»تمام شده است.
حال آنکه شعرهایی چون «کار شبپا»ی«نیما»و«پریا»ی شاملو و«شهریار شهر سنگستان»،«امید»توانسته است بین مردم رواج بیشتری پیدا کند و این همگانی شدن شعر،به دلیل درونمایهی نیرومند و وزن مناسب،و بیان ملموس و واقعی شاعرانهی این قطعههاست،و اگر این راه ادامه یابد،میتوان ایمدوار بود که روزی اشعار بزرگی همانند«شاهنامه»فردوسی و غزلهای«حافظ»در پهنهی شعر جدید پارسی آفرین شود که عارف و عامی را یکسان زیر نفوذ خویش بگیرد.
«تمیمی»در شعرهای آخر«خسته از بیرنگی تکرار»و در قطعههای«دیدار»از مایههای تغزلی و سطحی شعرهای نخستین خود،فاصله گرفته و به فضای زندگانی امروز گام گذاشته است؛و مویههای او همه از تشویش و شکست فردی نیست،زیرا در تصویر کردن قهرمان آزادی سیاهپوستان«لوترکینگ»در قطعهی «مرگ و میلاد»،حماسهی زمان را می سراید و نشان میدهد آنگاه که پهلوانی تاریخی بر خاک میافتد، مرگش میلاد پهلوان دیگری است: «در استوای خون«لوترکینگ»/خورشید ایستاد/روز بزرگ تاریخ/آغاز میشود/او/بکر وسیع قارهء امریکاست/او/مفهوم قهرمانی انسان قرن ماست/و پرچم صداقت خورشید/بر نیزههای خشم سیاهان/میلاد یک سیاه«زبرمرد»را/تعبیر میکند."