ملخص الجهاز:
"بقیهء این اشیاء بهطور تقریبا برابر میان گونههای دیگری از آثار هنری تقسیم شده است که آنها عبارتند از:الف) سردیس و تندیس انسان و جانوران از سنگ مرمر؛ب) پیکرهء انسان و جانوارن از سنگ صابونی؛ج)پیکرهء انسان و جانوران از مفرغ یا بخشی از اشیای تزیینی پیچیدهتر؛ د)افزون بر ظروف،گونههای متعددی از اشیای متفاوت از همان سنگ مانند چهارپایه(به احتمال نمای معبد)با شباهت بسیار زیاد به یافتههای مشابه از حفریات شهداد؛ هـ)سفال منقوش یا ساده شبیه سفالهای به دست آمده از شهداد،یحیی،در کرمان و شهر سوخته در سیستان که تاریخ آنها به اواخر هزارهء چهارم و هزارهء سوم ق م میرسد؛و)اشیای کوچک گوناگون از سنگ لاجورد مانند مهرهای مسطح و استوانهای با نقشمایههای انسان، شیر با سر انسان،عقاب و نقوش هندسی همراه با پیکرکهای انسان و جانور؛ز)و سرانجام ظروف ساده، مهرهای استوانهای و پیکرکهای گوناگون از سنگ مرمر.
انسان در اینجا بیدرنگ از خود میپرسد که آیا سرانجام این اساتید بزرگ هنر و معماری از ارت به اوروک رفتند و در آنجا خواستههای پادشاه اوروک را به انجام رساندند؟در صورت مثبت بودن پاسخ،چرا نباید بناهای باشکوه اوروک در این دوره را که از لحاظ کیفیت متفاوت و در سطحی بالاتر از آثار معماری همزمان در دیگر محوطههای باستانی در بین النهرین قرار دارند کار دست معماران،هنرمندان و صنعتگران ارت به حساب نیاوریم؟ *** پروژهء باستانشناختی حوزهء هلیل: کشفی افسانهای شهرستان جیرفت با وسعتی در حدود 00081 کیلومتر مربع در استان کرمان در جنوب شرق ایران در بستر حوزهء زمین ریختشناختی گستردهای قرار گرفته است که دهانهء طبیعی آن در مسیر تنگهء هرمز به خلیج فارس و دریای عمان گشوده میشود(نقشهء 1)."