ملخص الجهاز:
"مقایسهای ساده میان تصویرگری قصههای آندرسن در آثار تصویرگران ایرانی که در سال 4831،به عنوان دویستمین سالگرد تولد هانس کریستین آندرسن صورت گرفت و نیز تصویرگری کتاب دامن قرمزی(چاپ شباویز)،توسط نزدیک به 02 تصویرگر ایرانی که روایت دیگری از افسانه شنل قرمزی است،نشانگر تفاوت ژرفی است که در کنشهای هنری و سلیقه شخصی تصویرگران در مورد یک موضوع خاص وجود دارد و استقلال عمل آنها را در برابر متنی یگانه،نشان میدهد.
با حضور انتزاع و گسترش تخیل، واقعیتگریزی در شخصیتپردازی نیز گسترش فراوان یافت و از امکانات تازهای در ارتباط میان خیال و احساس درونی قهرمان قصه،با زاویه دید و سبک شخصی هنرمند برخوردار شد؛به گونهای که به ویژه در تصویرگری امروز کتابهای کودکان در ایران،کمتر از واقعنمایی شخصیتهای تصویری اثری میتوان یافت.
فضاسازی (به تصویر صفحه مراجعه شود) قرار گرفتن قهرمان قصه در میانه تصویر،با فضاسازی پیرامون برای معرفی فضای روایت داستانی،در کتاب«فندق شکن»،تصویر:روبرتو اینوچنتی ناپایدار که از ویژگی تصویرگریهای انتزاعی است،در آثار راشین خیریه،مرتضی زاهدی،عطیه بزرگ سهرابی،فرشید شفیعی و دیگران بسیار دیده میشود؛فضایی که عناصر تصویری ناپایدار به گونههای ساده در اطراف تصویر شناور شدهاند و نیروی جاذبه زمین در آنها تقریبا نادیده گرفته شده است.
گرایش به انتزاع در تصویرگری ایران،شرایطی برای تصویرگران پدید آورده که عناصر تصویری،بینیاز به فضاسازی،در کنار یکدیگر چیده میشوند و تصویرگر تلاش اصلی خود را در ترکیب عناصر انتخاب شده در تصویر به کار میگیرد؛بیآن که از عناصر طبیعی با ساخت و ساز بصری در آن نشانههای چندانی دیده میشود."