ملخص الجهاز:
آشناییزدایی در شعر منوچهر آتشی زهرا محمدنژاد* چکیده آشنایی زدایی یکی از روشهای تشخص بخشی در آفرینش هنری است،که ابتدا نظریهء آن توسط ویکتور شکلوفسکی بیان شد.
یکی از شعرای بزرگ معاصر،منوچهر آتشی است،که خلاقیت و ابداع را به وضوح در آثارش میتوان مشاهده کرد و از مشخصههای اشعارش،غرابت زبان و شیوهء بیان متفاوت است.
Shklovski) ،از نظریه پردازان بزرگ این مکتب،نظریهء آشنایی زدایی (defamiliariztion) را در کتاب هنر به مثابهء تمهید مطرح کرد،این نظریه مورد توجه صورت گرایان قرار گرفت.
آنچه به نظریهء شکلوفسکی شمول بیشتری میبخشد،نظریهء یاکوبسن و تینیانوف است،که آشنایی زدایی از زبان ادبی است.
اگرچه نظریهء آشنایی زدایی را فرمالیستها مطرح نمودند و آن را هدف هر متن ادبی میدانستند،آنچه روشن است،ریشهداری این نظریه در ادبیات جهان،حتی پیش از قرن بیستم،است؛بهطور مثال،شکسپیر (1564-1616 م)در شعر«بهار» (spring) میگوید:«چکاوکهای شاد،ساعت مرد شخم زن هستند»(پرین،1383:45) این نوآوریهای آفرینندگان ادبی بزرگ است که آنها را به شخصیت فرا ملّی مبدّل میسازد؛زیرا آنان منتقلکنندهء حسّ زیبایی به خوانندگان آثار خویش هستند.
در این مقاله سعی بر آن است که آشنایی زدایی را در آثار یکی از شعرای معاصر،منوچهر آتشی،بررسی کنیم.
د. آرکائیسم یا باستانگرایی (archaism) یکی از راههای آشنایی زدایی از متن ادبی،استعمال واژهها و ساختار نحوی گذشته است.
3. آشنایی زدایی از موسیقی شعر وزن و آهنگ،از مشخّصههای نظم فارسی از گذشته تاکنون بوده است.
شعر آتشی با وجود نو و تازه بودن،به وزن هم تا اندازهای وفادار مانده است.
آتشی در وزن و موسیقی شعر نیز تا حدّی به آشنایی زدایی دست زده است.