ملخص الجهاز:
"این سوره فوقالعاده از نظر خوش آهنگی و زیبائی و تاثیری که روی نفوس دارد، نمودار اعجازات میفرماید که اذا زلزلت الارض زلزالها (آنگاه که تکان داده شود زمین.
آنجا که بچه تکان میخورد،یک عاملی از بیرون میآید و او را تکان میدهد،یا بچه خودش،از درون خودش به جنبش آمده است؟آن تکان و آن زلزله عمومی که در عالم در همه اشیاء پیدا میشودهم معلول یک قوه دیگری که از بیرون بیاید،نیست بلکه این تمام عالم است،که یک تحولی ذاتی و یک وضع دیگری پیدا میکند.
این مسئله در واقع یک مسئله دیگری بستگی دارد و آن اینکه آیا این موجوداتی که ما آنها را جماد مینامیم،و بیحس و بیشعور میدانیم،آیا واقعا و به تمام معنا فاقد شعورند؟یا اینکه اینها هم در حد خودشان دارای درجهای از شعورند؟ هر موجودی در عالم در حد خودش و البته نه در حد انسان،در درجه و حد خودش از یک نوع شعور و ادراک برخوردار است.
باد حمال سلیمانی شود بحر با موسی سخندانی شود کوهها هم لحن داودی کند جوهر آهن به کف مومی بود ماه با احمد اشارتبین شود نار ابراهیم را نسرین شود سنگ با احمد سلامی میکند کوه یحیی را پیامی میکند حالا حساب این است: گفت باش تا خورشید آید عیان تا ببینی جنبش جسم جهان چطور اینکه بصورت لخت بود و مرده بود،در باطن زنده بود؟خوب میفرماید یومئذ تحدث اخبارها.
ولی اگر اسنان در سایه باشد و یک ستون نور بیاید از سایه عبور بکند، مثل اینکه مثلا یک پنجرهای باشد که نور خورشید بیفتد توی اطاق،در آنجا آدم میبیند که در میان این ستون نور یک ذرات کوچکی است که حرکت میکند."