ملخص الجهاز:
"» نویسنده در همان نخستین عبارات موضع خود را بهصراحت روشن میکند و با پیروی از عقلسوزی خاص عارفان مسیحی تکلیف سالکان را اینگونه مقدر میکند که «عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی /عشق داند که درین دایره سرگردانند» عدم اعتماد بهعقل و دادن عنان کامل بهدل از نخستین آموزههایی است که یک سالک بهویژه سالک مسیحی باید بداند و به آن عمل کند،مسیحیان بهویژه آنان که قصد طی کردن زندگی در صومعه را دارند از هر فرقه و گروهی که باشند در یک اصل مشترکند و آن اینکه سؤال و چونوچرا،بخشی از وجود شیطان است که میتواند بهدرون آدمی نفوذ کند و در همان گامهای نخست او را از پیمودن راه الهی بازدارد.
» در دفتر سوم کتاب که تحت عنوان«در بیان تسلای باطن» ذکرشده،نویسنده در پنجاه و نه باب بهذکر مواردی میپردازد که مرید خواستار پیمودن راه عیسی مسیح است و او وی را در این راه دستگیری و هدایت میکند."