ملخص الجهاز:
"ضمنا نکتهء مهمی که باید در نظر داشت این است که فارابی و به تبع او ابن سینا و خواجه نصیر مصوتها را از حروف شمردهاند خواه مصوت بلند باشد و خواه کوتاه،در حالی که در کتب نحو و صرف غالبا میبینیم که مصوتهای کوتاه را به نام حرکات میخوانند و آنها را جدا از حروف و عارض بر حروف میشمارند یعنی حروف را جوهر و حرکت را عرض میدانند و این تفکر به علت آن است که در خطهای مهم سامی (آرامی،سریانی،عبری و عربی)مصوتهای مقصور معمولا نوشته نمیشدهاند،چنانکه در فارسی هم نوشته نمیشوند و در نتیجه بعدا که علائم خاصی برای نشان دادن مصوتهای کوتاه در این خطها وضع شد آنها را خارج از متن و روی حروف یا زیر حروف یا کنار حروف مینوشتند و این با طبیعت زبانهای سامی هماهنگ است زیراکه در زبانهای سامی ریشهء کلمات عمدتا سه حرفی است که متشکل از سه صامت است و زیر و زبر حروف در تصاریف و مشتقات حاصل از این ریشهها مؤثر است.
اما اینکه به گفتهء ابن درستویه(طبق روایت شمس قیس که ذکر شد)سرا در زبان فسایی در قرن چهارم هجری ثره/ ra /تلفظ میشده است با ثاء اول که ساکن بوده است نشان میدهد که در لهجهء فسائی حرف ثاء(یعنی واج ثاء)وجود داشته است و مؤید آن در مثلثات سعدی دیده میشود که بر حسب نوشتهء مرحوم محمد جعفر واجد در کتاب شرح و تصحیح مثلثات شیخ اجل سعدی در بیت سوم مثلثات دو کلمه با ثاء آمده است یکی ثخنی بهمعنای سخن و دوم اثنزت بهمعنای بسنجد(ص 3،4)یعنی سین را مانند«ث»تلفظ میکردهاند همچنانکه یهودیان اصفهان هنوز هم سینها را بهطور کلی ثاء ()تلفظ میکنند(نگ:گویش کلیمیان اصفهان،تألیف دکتر ایران کلباسی ص 12 و 44، چنانکه زاء را هم همیشه ذال(?)تلفظ میکنند)."