ملخص الجهاز:
حسین مکی نیز در تاریخ بیست ساله خود در این باره چنین میگوید:«تنها چیزی که همواره سردار سپهاز آن میترسید یکی انتقاد در جراید و دیگری انتقاد در مجلس بود،جراید اقلیت را یکباره توقیف و از قلمآنها راحت شده بود.
حتی بعضی از جراید برای مرعوب کردن مخالفین سردار سپه اخباری از خود جعل و ذهنجامعه را مشوش مینمودند مانند روزنامهی ستاره ایران که در صفحهی اول خودش،ستون مخصوصی زیرعنوان«ضجه ولایات بر علیه قاجاریه»اختصاص میداده،همه روزه مطالبی در این زمینه منتشر میکرد.
روزنامههای دیگر نیز به همین رویه تحت عناوین مختلف مرتبا مقالاتی درج نمودند،از جمله روزنامۀ شفقسرخ6که ابتدا مشی و رویهای مخالفتآمیز با سردار سپه و اقدامات او داشت،از شمارۀ 235 مورخهی 2خرداد سال 1303 خود،زیر عنوان در تاریخ قاجاریه مطالبی مفصل منتشر میساخت.
13 شدت گرفتن اقدامات رضاخان علیه جراید مخالف خود و قتل میرزاده عشقی و به چوب و شلاق بستنروزنامهنویسها،ظاهرا کار را به جایی رساند که روزنامهی نجات ایران در شمارهی چهارمش،از خوانندگانخود خداحافظی کند و چنین بنویسد:ما قلم را میبوسیم و کنار میگذاریم؛قسمتی از مقاله: وقتی که در حضور نمایندگان ملت،قانون مربوط به آزادی مطبوعات را لغو میکنند،چطور میشودآزادانه حرف شد؟و به توقیف روزنامۀ ستاره ایران14و ستاره شرق15اشاره کرده و نوشته بود که بهتر استپیش از این که به سراغ ما نیز بیایید،ما خود،روزنامهی خود را تعطیل کنیم.
به هر صورت پس از واقعهی قتل عشقی و جریانات حکومت نظامی حاکم بر فضای سیاسی آن زمان،پرونده جراید اقلیت و اصولا پرونده آزادی کلام تا پایان دوره سلطنت رضاخان بسته میشود و از این پسکمتر کسی جرأت انتقاد را به خود راه میداد.