خلاصة:
عدالت هدف مهم هر شریعت و هر حکومتی از جمله انقلاب اسلامی ایران است، اما مساله مهم، شناخت مصادیق عدالت است. آیا بشر می تواند همه مصادیق عدالت مخصوصا آ ن چه که به احکام شریعت برمی گردد، بشناسد؟ روش استنباط احکام، روشی است که در مواردی که قطع به حکم شرعی نداریم، ما را در رسیدن به حکم عادلانه نزدیک می کند و پیروی از آن برای ما در نزد پروردگار متعال حجت است.
آیات و روایات فراوانی در مورد عدل و قسط و انصاف آمده است. آیا باید در تشخیص مصادیق این عناوین مانند سایر عناوین دیگر متون دینی به عرف و عقلا مراجعه کرد؟ تحلیل فقهای معظم در طول تاریخ فقه درباره ی این مساله چه بوده است؟
بسیاری از آیات و روایات، ظهور در اجرای مصادیق روشن عدالت و قسط دارد و برخی از آن ها در مورد مبنای عدالت توضیح داده اند که به علم و حق ارتباط دارد. بنابراین در مواردی می توان به تشخیص عرف و عقلا از مصادیق عدالت و قسط در استنباط حکم شرعی مراجعه کرد مصادیق آن را از روی اطمینان و یقین تشخیص دهند.
Justice is the Primary objective of any religion or government including the Islamci Republic of Iran. However، the main point here is the way of knowing the extensions of justice. Is it possible for man to know all extensions of justice especially those referring to the Divine Law?
The methodology of deduction of Islamic regulations is one that helps us to get close to the just rule in cases we do not have certain knowledge of legal rules. Thus practicing such a rule would be sufficient proof before the Almighty Allah.
There are a lot of Quranic verses and traditions concerning justice، social justice، and equity. Should we refer to the custom and the common sense of reasonable men to recognize the extensions of the above – mentioned concepts as is the case for other religious concepts? What is the analysis of the great Muslim jurisprudents concerning this issue throughout the history of jurisprudence? A large number of Quranic verses and traditions seem to deal with the issue of implementation of the clear extensions of justice and social justice while some of them explain the foundations of justice، i-e. knowledge and truth. Therfore، we can refer to the crit eria of custom and common sense for recognition of the extensions of justice and social justice towards deduction of legal rules only in cases that the outcome of the above two conform to the fourth source of Shariah i.e. intellect. Thus it is necessary for them to recognize the extensions with certainty.
ملخص الجهاز:
»(مطهری، 1409، ص25) برای بررسی چگونگی تشخیص مصادیق عدالت، احتیاج است که بعد از بیان دو نظر مطرح، و بیان معانی لغوی عدل و انصاف و قسط، مستقیما به ادلهی احکام در این زمینه؛ یعنی آیات، روایات و دلیل عقل بپردازیم و سپس مواردی که فقهای معظم در فتاوی خود به عدل و ظلم استناد کردهاند را با نتایج بحث تطبیق داده و از آن در نقد نظریات مطرح شده، کمک بگیریم.
»(رضی، بیتا، ج4، ص102) بر این اساس تعریف ظلم نیز چنین است: «قرار دادن شیء در غیر جایگاه مخصوص خود» و یا «تعدی از حق»(راغب اصفهانی، 1404، ص315) 3- بررسی ادلهی احکام 3-1 آیات و تفاسیر در بررسی آیات مربوط به عدالت و قسط سعی شده که بر اساس ظهور آنها دسته بندی و سپس با کمک گرفتن از نظر مفسرین، تحلیل شوند.
در بسیاری از امور زندگی و اجتماعی حق و حقوق و نصیبها بر اساس عقل و شرع مشخص است و انسانها ممکن است به دلیل تبعیت از هوی و هوس آن را رعایت نکنند، لذا دستور به اجرای عدالت و رعایت و اعطای حق و حقوق به معنای نصیب و بهره شده است؛ اما هنگامی که بحث از تشخیص احکام الهی و شناخت مصادیق حق که اموری ثابت و مطابق با واقع و نفسالامر هستند میشود، در صورت عدم علم و قطع به آنها ما را به تبعیت از روشی خاص(روش اجتهاد) برای شناخت مصادیق آن دعوت و از پیروی ظنون در رسیدن به آن نهی کردهاند.