ملخص الجهاز:
"به عبارت دیگر،این نظم اجتماعی از کجا ریشه گرفته و چگونه بوجود آمده است بماند؛مهم آن است که جامعه به نظر پارسونز در ارتباط با نقشهای هر پایگاه،مجموعه قواعدی وجود دارد که آنچه را که فرد باید انجام دهد تعیین میکند،این قواعد«هنجار»نام دارد و اگر اعضای یک واحد اجتماعی این هنجارها را رعایت کنند در میان آنان نظم برقرار میشود.
وجود هریک از این نهادها برای بقاء و دوام جامعهء از یک دیدگاه،هنجارها،نمودهای عملی و تفصیلی اهدافی هستند که توسط ارزشهای جامعه مشخص شدهاند و به همین دلیل در سازش میان اجزاء متعدد نظام سهیم هستند و فعالیتهای یک حوزه را با عمل حوزههای دیگر جامعه به هم پیوند میدهند.
خود این مسئله که هنجارها جزو ارزشهای جامعه محسوب میشوند نیز در پارسونز میگوید:وقتی که ما هنجارها را درونی ساختیم آنها به صورت الزاماتی برای عمل درمیآیند و ما حس میکنیم که باید آنها را رعایت کنیم البته اگر به فکر عدول از آنها بیفتیم،میدانیم که با عکس العمل تنبیهی دیگران مواجه خواهیم شد.
عکس العمل پدرها و مادرها نسبت به بچهها بدین قرار است که اگر آنها کار پسندیدهای انجام دهند،چیزهایی را که ایده کار پارسونز دربارهء سازمان کل جامعه از سطوح بسیار متفاوتی از الگوی ساده ارتباط رودررو میان افراد جامعه تا سازمان بزرگتر مثل خانواده و نهایتا نظام کل اجتماع را دربرمیگیرد،تشکیل شده است.
البته اگرچه دوران بچگی،یک دوران حساس برای درونی ساختن ارزشها و بنظر پارسونز کل نظام،مشتمل بر اجزاء متمایزی است که هریک مکمل دیگری و به نحوی در عمل مستمر کل جامعه سهیم است و چون این اجزاء متفاوت رو به سوی ارزشهای واحدی دارند بنابراین میان آنها ستیزه وجود ندارد و اصل سازگاری حکمفرماست."