ملخص الجهاز:
"در کشورهای اروپای شمالی احترام بآزادی فردی بیشتر رعایت شده و متهم را خیلی زیاد بوسیلهء قانون یاری میکنند که چون قرار بر اختضار است فعلا عرض نمیکنم و اما در انگلستان وضع کاملا جز این است قاضی تحقیق و دادسرا باین نحو که ما داریم یا در فرانسه است وجود ندارد پلیس متهم را دستگیر میکند و تحقیقاتی از او مینماید و او را نزد قاضی میبرد و قاضی اول از او سئوال میکند که آیا خود را مقصر میداند یا نه اگر مقصر دانست حکم را صادر میکند و دیگر این شخص حق استیناف و تمیز ندارد ولی اگر گفت مقصر نمیداند پرونده تکمیل خواهد شد و یا ادعانامه بدادگاه میآید در این حال دیگر آن حکم قبلی که مجازات قلیلی همراه داشت قابل اجرا نیست یا تبرئه میشود و یا محکوم و اگر محکوم شد محکومیت او خیلی بیشتر از محکومیت قبل از صدور ادعانامه خواهد بود.
البته تابع مقرراتی بودهاند از جمله رعایت نصوص قرآنی و آراء صادره از طرف قضات گذشته چون محقق حلی شیخ مفید و غیره ولی هرگز آئین دادرسی بمعنای امروز دستوپاگیر آنها نبوده است معروف است میگویند اگر یک قاضی شرعی دعوای شب مانده داشت یعنی دعوائی که قاضی نتوانسته یکروزه تکلیف آنرا روشن کند و بروز دیگر موکول میکرده است این قاضی زیاد جالب و موجود فعالی نبوده است بنابراین کلیه قضات شرعی کوشش میکردهاند دعوی را فی الفور و بمحض آن در محضر آنها آنرا فیصله دهند و احقاق حق نمایند این سیستم قضا از بعد از اسلام در ایران رواج یافت و تقریبا هزار سال یا 52 نسل مردم ایران با آن خو گرفته و عادت کرده بودند گرچه در این نوع دادرسی ظلم فراوان میشد و بودند قضات بسیاری که خیلی آسان با مختصر رشوهای حق را ناحق میکردند ولی بالجمله مردم باین عادت کرده بودند که دعوای آنها یکروزه تمام شود و بعد پی کارشان بروند."