ملخص الجهاز:
"مقالهی دوم سید حسن نویسنده کتاب افسوس میخورد که اگر سید جمال و سید احمد هندی نسبت به هم بدبین نمیشدند، میتوانستند از جمع عقاید خود برای جامعه اسلامی سودمندتر باشند به عقیدهی سید جمال، مسلمانان باید تعصبات نژادی را کنار گذاشته و فقط تعصب دینی داشته باشند چرا که قدرت اسلام ناشی از تعصبات اعتقادی است به اعتقاد سید جمال هر ملتی به تناسب دانایی و شعور خود به برابری و حکومت دموکراسی دست خواهد یافت و تا زمانی که ملت در نادانی و جهالت باشد، حکومت فردی تداوم خواهد یافت در بخشهایی از کتاب، ضمن اشاره به علاقهی وافر مردم هند به سید جمال و ترس دولت هند از انقلاب به بررسی تأثیر سید بر اقبال لاهوری و محمد علی جناح میپردازد تقیزاده موجزتر از مقالهی اولی است و بیشتر معطوف به فعالیتهای سیاسی سیدجمال است.
در«مسئلهی شرق»بسیار مختصر و گذرا به آشفتگیهای ملل مسلمان اشاره کرده و درمان آنها را در وحدت کلمه و اتحاد که تز معروف وی است، سید جمال از یک طرف رجعت به اسلام و دستورات اسلامی مانند پرهیز از دروغ و اجرای عهد و عدالت و آزادی را توصیه میکند و از طرف دیگر به قوانین جدید بشری از جمله حکومت مشروطیت دعوت میکند مسلمانان که در سایهی اسلام به عظمت رسیده بودند بر اثر ظهور«باطنیه»که اساس تعلیمات خود را بر تشکیک مسلمانان در عقاید خود نهادند و همهی تکالیف را از مسلمانان ساقط کردند و درهای حیوانیت را به روی مردم گشودند دچار انحطاط شدند نویسندهی کتاب، مقالات سید جمال را بدون هیچگونه تحلیلی آورده است؛ حداقل کاری که باید انجام میشد تقسیمبندی اندیشههای وی و مراحل تکوین هر یک از آنها بود میداند."