خلاصة:
شاید امروزه از دید عوام،یک کتابخوان خوب کسی باشد که همه کتاب را از اول تا آخر،بدون این که حتی یک«واو»را جا بیندازد،بخواند و به خاطر بسپارد .این فکر که ناش از یک مجموعه افکار سنتی غلط است که از قدیمالایام در میان ما وجود داشته است.علت هم این بوده که نسبت به کتاب برآورد مشخمصی نداشتهایم. اما اکر به کتاب به چشم یک وسیلهء ارتباطی و به خواندن به عنوان یک رابطه متقابل بنگریم که میخواهد دو ذهن-یعنی ذهن نویسنده و خواننده-را به هم مرتبط سازد،دچار این برداشت نمیشویم؛منتهی این ابزار ارتباطی،ویژگیهایی دارد که باید آن را درک و جایگاه و استراتژی خود را نسبت به آن مشخص میکنیم. با این روش،قطعا گام مهمی در جهت بهتر خواندن کتاب برداشتهایم .آنچه در ذیل میآید، سخنان دکتر احمد پاکتچی-عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع)-در نشستی است که به همت دانشکده الهیات معارف اسلامی و ارشاد آن دانشکاه برگزار شده است.
ملخص الجهاز:
"در اینجا ما با ذهن و فکر دو انسان مواجه هستیم،پس امواج باید طوری طراحی شوند که بتوانند این دو ذهن را به هم مرتبط سازند و آسیبشناسی قضیه نیز درست از همینجا (به تصویر صفحه مراجعه شود) آغاز میشود؛یعنی به محض اینکه دیدیم ارتباط بین دو ذهن برقرار نشد،باید به دنبال اشکال قضیه بگردیم که چرا نمیفهمیم در این کتاب چه چیز نوشته شده است.
هدف من در این نشست این بوده که دو بحث اصلی را مطرح کنم:یکی اینکه کتاب خواندن یک امر متقابل است،پس شما باید سعی کنید که رابطه را درست درک کنید و ابزارهای لازم را در این جهت به دست آورید؛ بحث دوم این است که کار شما حتما باید ساختار مشخص داشته باشد که بدون این ساختار،هرگز نمیتوانید معنا و مفهوم یک کتاب را درست متوجه شوید."