خلاصة:
ابتداییترین نگاه به آیه لایمسه الا المطهرون چنین مینماید که منطوق آیه در بیان
حکم حرمت تماس بدون طهارت با نوشتار قرآن باشد. تأمل در اندیشه و سخنان کسانی
که قائل به این حرمتند، نشان میدهد که مطالعه آنها حصر توجه به ظاهر آیه است، در
حالی که تأمل در مفهوم و محتوای این آیه با توجه به آیات پیش و پس آن و ژرفاندیشی
در معانی واژگان مورد نظر، مفهومی را فراتر از آنچه فقیهان یاد کردهاند فراروی پژوهشگر
مینهد. کوشش ما در این مقاله بر این است که پیش از هر چیز، واژه قرآن و مدلول واقعی
آن را در عصر نزول وحی تبیین نمائیم، سپس به نکاتی درباره مرجع ضمیر «لایمسه» و
مفهوم واژه «مطهرون» و ارادهای که از کاربرد تعبیر منفی «لایمسه» شده است، اشاره
نماییم.
ملخص الجهاز:
و اگر امروزه مشاهده میگردد که از واژه قرآن، شکل نوشتاری آن به اذهان متبادر میشود، به دلیل تسامحی است که طی سالیان دراز در به کار بردن این واژه با چنین مفهومی رایج شده است و شاید بتوان ادعا کرد آنان که با استناد به ظاهر آیه لایمسه الا المطهرون به تحریم تماس بدون طهارت با کلمات و تعابیر قرآن حکم نموده، به نکته یاد شده توجه نکردهاند.
3ـ تبیین مفهوم واژه مطهرون توجه به مکی بودن سوره واقعه، این پرسش را درباره مفهوم واژه «طهارت» به میان میآورد که آیا در زمان نزول آیه لایمسه الا المطهرون این واژه از مفهوم لغوی خود نقل گردیده و در معنای طهارت شرعی به کار رفته است؟ آیا در مکه مکرمه و قبل از مهاجرت پیامبر(ص) واژه طهارت، حقیقت شرعیه برای وضو تلقی گردیده است تا بتوان گفت منظور از واژه مطهرون در این آیه کسانیاند که وضو دارند؟ اگر این نکته را بپذیریم، باز نمیتوان ادعا نمود این طهارت فقط بر حدث دلالت کند، بلکه باید گفت بر طهارت از خبث نیز دلالت دارد.
و اما از جهت دلالت و مضمون نیز باید گفت: ممکن است عبارت «لاتمس خطه» در این روایت در سیاق نفی باشد، نه نهی که دراین صورت به مفهوم کراهت خواهد بود و بر فرض اگر هم بپذیریم که جمله در سیاق نهی باشد، همچنین بپذیریم که صیغه نهی ظهور در حرمت داشته باشد، باز نمیتوان ادعا نمود که نهی در این روایت به معنای حرمت است، زیرا در همین روایت قرائنی وجود دارد که نشان میدهد نهی به معنای کراهت است، به دلیل آنکه در آن از آویختن مصحف به بدن شخص بیوضو همراه با مس با خط مصحف بازداشته شده است، درحالیکه اجماع فقیهان بر آن است که آویختن مصحف و تماس با جلد آن برای شخص بیوضو حرام نبوده بلکه مکروه است.