ملخص الجهاز:
"اسطورهء مربوط به«خورنه»را به سختی میتوان دنبال کرد،چون گاه در آبها مسکن دارد و گاه به نظر میرسد که ایزد آتش(آذر و نه نور)است:این تضاد وقتی از میان میرود که به یاد آوریم آتش اساسا از گیاهانی است که رشد و نموشان به آب وابسته است،به عبارتی آتش از چوب سرچشمه میگیرد.
دستیاران وهومنه عبارتاند از:ماه که بر ادوار زمانی و حرکت آبها یا امواج نظارت دارد؛گوشورون یا روان گاو ازلی که در آیین مزدایی به همان درجهء ادیان هندی مورد احترام است و در نیایش اصلی مزداپرستی آمده که خود زرتشت از او محافظت میکند؛و بالاخره ویو یا رام که نقش ویژهای در زندگی پس از مرگ دارد و به روح انسان دادگر کمک میکند تا در سفر آن جهانی،از موانع بگذرد.
«یشت پنجم»، یکی از کهنترین نوشتههای اوستایی،تأیید میکند که چنین ایزد بانویی وجود داشته است،اما درعینحال زمینهای هم برای این عقیده پیدا شد که آناهیتا کمکم وجههاش را در ایران از دست داد،در حالی که او با نام یونانیاش،آنائیتیس1،در آسیای صغیر اهمیت یافت و در آنجا هرچند نه در مقام یک ایزد رود،بلکه دستکم به عنوان ایزد بانو پرستیده میشد.
حتی تصور میشود که با اسطورهء نیمه متافیزیکی مندرج در ریگ ودای هندی نیز پیوندهایی داشته باشد،آنجا که میآید ایزدان آفرینش از نوعی موجود بیشکل بر سطحی مستوی و کاملا متفاوت تجلی مییابند،موجودی که به هرحال آفریننده نیست.
پس دوبنگرایی تصویری درست برای دگرگونی و بهرهمندی چنین عناصر اساطیری در ایران است،یعنی زایش همزمان بن خیروشر که کاملا از هم جدا و در تقابل با یکدیگرند و حتی از پیش از آفرینش کیهان نیز در تضاد باهم به سر میبرند و پیروزی نهایی خیر نیز تضمین میشود و قطعیت مییابد."