خلاصة:
عقل و وحی دو مقولهیی هستند که همواره مورد توجه متفکران و اندیشمندان بودهاند و شاید از مهمترین کارهایی که در کارنامه صدر المتألهین میتوان به ثبت رسانید مسئله تلفیقی است که وی میان عقل و وحی به انجام رسانده است.بازشناسایی روش وی در این امر مهم،مشعل فروزانی است برای بسیاری از رهپویان طریق حقیقت.آنچه در این مقال مورد بررسی قرار گرفته است دو راهکار مهمی است که این حکیم متأله در پیش گرفته است؛راهکار اول تبیین مسئله تأویل و معادل دانستن آن با تفسیر استکمالی و راهکار دوم بازیافت احکام عقلی از احکام وهمی و خیالی که هر دو روش در ساختار تفکر صدرایی نقش بسزایی داشته و سبب تلفیق بین شریعت و عقل و عرفان شده است.
ملخص الجهاز:
"در کتاب مفاتیح الغیب به این نکته اشاره لطیفی دارد: کل ما لا یحتمله فهمک فان القرآن یلقیه الیک علی وجه لو کنت فی النوم مطالعا بروحک للوح المحفوظ،لتمثل ذلک بمثال مناسب یحتاج الی التعبیر،لذلک قیل:ان التأویل کله یجری مجری التعبیر23 از نظر ملا صدرا انسان کامل،جمع جمیع آن چیزی است که در عالم کبیر است؛نتیجه میشود که مراتب وجودی انسان کامل با مراتب وجود کتاب تکوین و کتاب تدوین متناظر یکدیگرند؛و شخص حکیم با انکشاف هر مرتبه از وجود هستی خود،به مشاهده بطنی از بطون قرآن و همینطور مرتبهیی از مراتب عالم نائل خواهد آمد و با عوالم وجود و بواطن قرآن متحد میگردد.
93در عین حال وی مسلک ظاهرگرایان و حاملان الفاظ بر معانی وضعی را شبیه روش مأولین بالتحقیق میداند زیرا آنچه که بالبدایه از مفاهیم اخذ میشود عبارت از قالبهایی از حقایق است که مراد خدا و رسول اوست اما بجهت اینکه علوم قرآن همانند دریایی است که ظاهر تفسیر،نمیتواند آن را غنا ببخشد،کشف اسرار و رموز آن برای راسخین در علم بقدر ظرفیتی که دارند مناقض آن ظواهر تفسیری نبوده بلکه در جهت استکمال آن و وصول به بطونی از آن ظاهر است.
94 ملا صدرا در بحث ادله وجود ذهنی به قضایای حقیقیه اشاره میکند و میگوید،در بعضی قضایا حکم بر موضوعاتی میکنیم که در خارج وجود ندارند و در بعضی دیگر هرچند موضوع در خارج موجود است حکم علاوه بر موضوعات محقق،شامل افراد مقدر نیز میشود و صدق قضیه موجبه مستلزم وجود موضوع است،در دسته اول این قضایا،موضوع در خارج وجود ندارد و در دسته دوم افراد خارجی کافی نیست لذا بنحو دیگری از وجود میرسیم که همان وجود ذهنی است."