خلاصة:
غیاتمندی آفرینش یکی از مسائلی است که همواره معرکهء تضارب آرا و نظریات گوناگون بوده است و در این میان همواره از اشاعره و عدلیه به عنوان دوگروه رقیب یاد شده است.اشاعره-به عنوان کسانی که منکر مطلق غرض و غایت در مطلق افعال و از جمله افعال الهی تلقی شدهاند-همواره از سوی متکلمان امامیه و معتزله-به عنوان قائلان به وجود غرض و غایت در مطلق افعال و از جمله افعال الهی-و نیز حکمای اسلامی،مورد انتقاد واقع شدهاند.مقالهء حاضر درصدد است با مراجعه به متون اصلی و تأمل در ادلهء طرفین،نزاع چندین صد ساله را تا حدود زیادی برطرف و دو دیدگاه را که سالیان سال متقابل و متناقض مینمود بههم نزدیک کند.
ملخص الجهاز:
"دلیل دوم:نفی غرض با استفاده از صفت کمال خداوند در این دلیل با استفاده از صفت کمال خداوند،غرض را از فعل او نفی میکنند؛به این صورت که چون داشتن غرض ر ا مستلزم استکمال دانستهاند،برای اینکه استکمال واجب تعالی به غیر،لازم نیابد،غرض را از افعال او نفی کردهاند(نک،ایجی،ص 233-133؛ تفتازانی،ص 103) نقد دلیل دوم متکلمان امامیه در پاسخ به این دلیل گفتهاند:درصورتی استکمال لازم میآید که غرض به ذات فاعل برگردد،اما اینگونه نیست بلکه غرض،یا به غیر-بندگان-برمیگردد و در واقع غرض،نفع رساندن به غیر است،یا به اقتضای نظام وجود برمیگردد و از لوازم فعل است.
عدهای از حکما،به گونهای دیگر به دلیل دوم اشاعره پاسخ داده و گفتهاند:اشاعره به پیروی از حکمای الی گفتهاند که هرگاه افعال و آثار خداوند معلل به اغراض و غایات و مبتنی بر حکم و مصالح باشند،استکمال ثابت میشود و چنین چیزی با وجوب وجود منافات دارد،غافل از اینکه درصورتی استکمال لازم میآید که غرض و غایت در فعل مطلق،زائد بر ذات واجب الوجود باشد ولی چنین نیست بلکه غایت با لذات در ایجاد اشیا،ذات مقدس اوست و سایر موجودات،غایات و اغراض با لتبع و با لعرضاند(نک."