ملخص الجهاز:
"در ضمن پیشنهاد میکنند که«برای کارآمدی و پایدار بودن، لازم است که روابط را به صورت نفع متقابل نگریست که بر پایهء منافع متقابل میان یک سازمان و عموم مورد نظرش، قرار داد؟و استدلال کردهاند که«کلید مدیریت روابط موفق عبارت است از درک آنچه باید برای شروع،گسترش و حفظ آن رابطه انجام شود.
آن نظریه پیامدهای قابل اندازهگیری را مشخص میسازد (منفعت متقابل برای تعامل سازمان-عموم)،به علاوه، تحقیق دربارهء مدیریت رابطه در زمینههای مختلف،افختههای مشابهی را به دست داده است(برونینگ-لدینگهام، 1002)در ضمن،آن تحقیق،سودمندی دیدگاه رابطهای را در تعیین پیامدهای قابل اندازهگیری که تولید ارتباطات (خروجیها)را اعتلا میبخشد،معین میکند و در عین حال چارچوبی برای حرفهایها و متخصصان فراهم میآورد که از طریق آن بتوانند کمکهای روابط عمومی و اقدامات آن را در رفاه اقصادی،اجتماعی و فرهنگی یک سازمان (پیامدها)نشان دهند.
اسپربنگیسون(3991)72پیشنهاد کرده است: اگر قرار است تمثیل مدیریت رابطه را جدی بگیریم، دربارهء اینکه روابط میان سازمانها و عمومها چگونه ایجاد میشود،تغییر میکند و حفظ میشود،به یک نظریه نیاز داریم و محور تحلیل باید شیوههای گوناگون تغییر روابط سازمان-عموم در طول زمان باشد،به ویژه،یک نظریه هنجاری در روابط عمومی به کارگزاران یاد میدهد که چگونه برای توسعه یا تغییر رابطه یک سازمان-عموم از مرحله رابطهای به مرحله مطلوبتر تلاش نمایند».
ایجاد و حفظ روابط سازمان-عموم،نه تنها مستلزم ارتباطات است،بلکه رفتارهای سازمانی- (به تصویر صفحه مراجعه شود) عمومی را نیز که مفهومی محوری برای دیدگاه مدیریت رابطه است را طلب میکند،به علاوه،کارکردهای روابط عمومی،همچون رویدادهای خاص،امور عمومی،توسه و روابط مطبوعاتی،به خودی خود ارتباط محسوب نمیشوند،بلکه حیطه های فعالیت متمایز از تولید امثالهم را میتوان ارتباط دانست."